عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1631
نویسنده : فریدون عباسی

 

 

مشکلات زبان سومری

 

 

 

پروفسور دکترآرنو پوبل Arno Poebel آشور شناس و سومرشناس مشهور که به پدر راستین دستور زبان سومری معروف است، در مقدمه کتاب خود " زمینه های دستور زبان سومری" Grundzüge Sumerischen der Grammatik چاپ 1923 در باره مشکلات زبان سومری میگوید:" هر یک از خبرگان ومحققین رسم الخط میخی روش خاص خود را دارند. و آزمونهای زبان سومری بسیار شکننده هستند. از طرفی کثرت اطلاعات ، فهم دستور زبان سومری را مشکل کرده است، ونیاز به سالم سازی ودقت در این اطلاعات ضروری است . سهم عمده علل مواضع این بزرگان نیز به طبیعت ذاتی زبان سومری وهنر وسنن باستانی بین النهرین مربوط می شود. با وجود این، اساس اختلاف بین سومر شناسان وجود انواع لهجه های زبان سومری است. هر چند محققین بعضا مشهوری نیز در این تفرقه سهم دارند. علاوه برآن ،مشکلات وغرائب حیرت انگیزنظام نوشتاری سومری نیز مزید بر علت شده است. تفسیر وتحلیل وکشف این زبان هم بوسیله متون وکتیبه های تهیه شده سومری یکی دیگر از مشکلات موجود است، وسهم متون سومری گسترده تر است.

 

نکته اساسی دیگر مربوط به دانشمندان سومر شناس است، یا لااقل ابتدا از سوی آنها پدید آمده است.

 

باید توجه داشت ، زبان سومری هزاران سال است، مرده است. اکنون تنها زبان سومری زبان کتیبه های باقیمانده است. دور از انتظار نیست که دانستن چنین زبانی با کتیبه های اغلب خراب ونا خوانا وتهیه دستور زبان استواری با این توضیحات چقدر مشکل است.

 

با این تذکر، حداقل خواننده نباید در مورد کامل بودن این متن اغوا شود. آنچه مهم است ، تداوم تحقیقات زبان سومری است، شاید لازم باشد ، که دانسته های خود را گسترش دهیم. باید انتظار کشید، و در عین حال، شاهد پیشرفتهای کم وبیش، فعلی باشیم. اما آنچه گاهگاهی به شناخت این طریق مسدود کمک میکند، " نظریات( تئوریهای) عمومی " است.

 

عمده نگرش من در این نوشته متوجه دانش آشور شناسی است، ولی ندرتا، از عقاید Delitzsch و بخشهائی از نظریات Halévys سود میبرم.

 

حرف گونه های نشان داده شده در کتیبه های سومری که از طریق کتیبه های سامی های بابلی بدست آمده اند، یا لهجه های کهنتر سومری که تنها در نشانه های سومری بصورت اندیشه نگار آورده شده اند، این مسئله را که بطور تام وتمام، حروف صدا داراندیشه نگار ها را به ریشه کلمات سومری نسبت دهند ، مورد تردید قرار داده است.

 

سرانجام این نظریه وجود دارد که عناصرساختاری اسم وبه ویژه فعل ، (هریک یا حداقل یکی از آنها از نظر ارزش آوائی ) معانی مختلف کلمات ساده یا مرکب را بصورتهای مبهم ظاهر میکنند. همینطور بعلت نکات باریک ودقیق بسیار، این عناصر فوق العاده تغییر پذیرند. با فرض اینکه کشف حقایق اندیشه نگار ها برای پی بردن به ساختار زبان سومری لازم باشند،اما مشاهده میشود ، زبان سومری با وجود توان تصویر کردن اندیشه نگار های بسیار با ترکیبات مختلف ، انبوهی نشانه های ساده و کودکانه و تخیلی هم به نمایش می گذارد. در قبال این وضعیت دشوار که به کتیبه های بازمانده سومری باید استناد کرد. سخن گفتن از نظام دستوری زبان سومری ، تنها بامراقبت و دقت در کتیبه های موجود، وتوجه به خصوصیات شکل کلمه وترکیبات آن ، وکاربرد کلمه در نظام نگارشی ونوشتاری ، میتواند نتیجه بخش باشد. این ادراک در ابتدا ما را بسوی معرفت آوا شناسی زبان سومری ، برای نشانه های ترکیبی وکلمات گسترش یافته در نظام نوشتاری آنها ، از لحاظ اطمینان به صحت تحقیق، وهمچنین درک بهتر تلفظ کلمه وغیره ، هدایت میکند.

 

مشاغل مقامات سومری تا کم اهمیت ترین آنها و ضمائم این شغل ها ، بعنوان عناصر دقیق ومطمئن ، در شناخت دستور زبان سومری کمک میکنند.و به ویژه کمبود های دستوری را چون جرقه ای روشن میکنند.

 

نتایج بسیار مهم ارائه شده ، وهمچنین تحلیل وتفسیر های گوناگون از دوره های مختلف سومری ، بعلت گستردگی متون کتیبه های سومری باقیمانده از قبایل مختلف سومری ، با توجه به نظام نوشتاری آنها، گویای این مسئله است، که در هر دوره زبان سومری ، وهر سلسله سلطنتی، نظام های دستوری خاص آن دوره وجود داشته اند...... علاوه برآن ، ضمائم تحقیقات پذیرفته شده خود را هم بر آن افزوده ام، تا به تبلور شناخت دستور زبان سومری کمک کنند. غیر از این زمینه ها کارهای تحقیقاتی بسیاری انجام شده اند، تا آنجا که ممکن بوده است ، سعی شده است، این نوشته دقت وروشنی زیادی داشته باشد. هر چند بسیاری تحقیقات مختلف را تحمل کرده ام ، که خود عامل تاخیر در انتشار این کتاب شده است. با وجود این، هنوز هم متاسفانه مجهولات بسیاری باقی مانده اند. تنها آرزویم این است ، که توانسته باشم کاری پربار در مورد شناخت دستور زبان سومری عرضه کرده باشم.

 

امکان موفقیت در تهیه چنین دستور زبانی به نشانه های موجود در نظام زبانی بر خاسته از کتیبه های سومری وابسته است، در عین حال ، در هنگام تطبیق ابتدائی، کتیبه هائی وجود داشت، که چندان استادانه بنظر نمی رسیدند، ولی دارای حقایق فراوان، ونقاط قوت بیشماری بودند، که با اقدامات مجدانه وماهرانه در طرح دستور زبان سومری، تکمیل و ارائه گردیدند. البته عرضه موثرترچنین دستور زبانی باز هم بلا شک به یاری وتلاش کارشناسان این رشته نیاز دارد، وارائه طریق تازه ، به نوع تصورات منطقی ، راجع به اختصاصات زبان سومری وابسته است. از اقدامات عالی در زمینه شناخت دستور زبان سومری، بررسی تک تک موارد کلمات مشاغل بوده است. از دیگر کار های انجام شده ارائه جملات ربطی ( مکمل) سومری و بعضا حروف ربطی ونسبی ، واستنتاج آنها از ظواهر زبان سومری است، که درجای خود ، به تفصیل آورده خواهندشد. و در آنجا با تطبیق موارد با نظام دستور زبان سومری ، پاسخ درست را که لازم بوده است، به کار های قبلی ارائه میدهند. همینطور "نظریه همآهنگی مصّوت " ( یکی از کتب نویسنده م) با کاربرد عالی ، در جهت روشن کردن زبان سومری بسیار مفید بوده است. با وجودیکه این نظریه استثنائاتی هم دارد، ولی در کل عملکرد مفیدی داشته است، ودر تنظیم کردن جملات ، این نظریه همآهنگی قطعی تری را ظاهر کرده است. ارائه تمام مشترکات دستوری زبان سومری بدون شک به تحقیقات آینده وابسته است. بین تصورات موجود ، ودستور زبان واقعی سومری بطور حتمی تضاد وجدائی وجود دارد، چه ما به زبان محاوره ای عادت داریم ، وبدیهی است، که در زبان سومری ها هم وجود چنین وضعی بعید نباشد. اکنون نیز کسانی که هنر تطبیق زبان گفتاری را با دستور زبان نوشتاری داشته باشند ، بسیار کم یاب هستند. واین مسئله یقینا در زبان سومری هم ممکن بوده است. زیرا لهجه های گفتاری سومری ، در حقیقت دارای اجزائ ترکیبی مستقل نبودند، و نظام گفتاری با ساختار وتصویردیگری بوده است . و بویژه نظام گفتاری خود را تنها با ترکیبی از دستور زبان استفاده میکردند، که با قواعد امثله سازی ، وشرح جزئیات ، مفاهیم بندها" پاراگرافها" با ضمائم ضروری ثابت شده اند ، وجداازمتن کتیبه ها ی سومری ، به متن ضمیمه شده اند. قواعدی برای استفاده موثر تر وآسان، با آزمون های بسیارابداع شده اند، ودرهر جا در این کتاب به کار رفته اند، تا بخوبی ارتباط وپیوستگی نحوی را آشکارنمایند. ". ( ترجمه از زبان آلمانی - مولف).

 هرچند موضوعی که در دنباله میآید ، ارتباطی به بحث کنونی ندارد، ولی آز آنجا که یکی از مشکلات کنونی مولفین وناشرین ایران نیز هست، گفتار پوبل در دنباله مقدمه ایشان نیز بعنوان زنگ تفریح آورده میشود. او میگوید:"
مدتهای بسیار تالیف وچاپ این دستور زبان مورد بی مهری قرار گرفته بود، غیر از مشکلات مختلف که قبلا ذکر شد، مشکل بزرگتر ، تلاش ومجاهدتهای فداکارانه در مدتی طولانی برای فراهم کردن پول لازم برای چاپ این اثر بود. متاسفانه مشکل گشای کار، تامین مالی چاپ اثر بود، که در توان مالی من نبود.

 

من تصور میکردم، با آفرینش عناصر دستوری زبان امپراتوری نخستین خاور میانه ، این مردم در انتشار آن سهیم خواهند شد.

 

ولی باید از آقایان Clayکشیش Nies ، Langdon ، Thureau- Dangin ،Scheil ، Deimel ، Barton ، Meek ، Lutz وLackenbill ودیگران بجهت اینکه این دانشمندان مهربان برخی مستقلا به انتشار کتاب کمک کردند، یا در کار انجام آن بشایستگی همراهی کردند، تشکر کنم. از اقای Böhl امتنان خاص دارم، مخصوصا متذکر میشوم که، آقای Clay در استخراج مطالب زیادی بر من منت نهادند، وکمک کردند، واگر یاری ایشان نبود شاید این اثر منتشر نمی شد. برای چاپ کتاب ، آقای-Arnolt Muss با هدیه شایسته خود مارا غافلگیر کرد. عقیده دارم ، همه کسانی که کمک کرده اند . دانش دستور زبان سومری را مدیون خود کرده اند.

 

سرانجام لازم است،از انتشارات Ww.Winterbergschen Buchdruckeri در Rostock یاد آوری کنم که این کتاب تحت خدمات شایسته آنهامنتشر شده است. و در آخر از تمام کسانی که در چاپ این کتاب، تصحیح آن، صرف وقت کرده اند، ونگرانی مرا بر طرف نموده اند، و سهیم بوده اند، تشکر می کنم."

 ادامه دارد. شاد باشید مطالب را دنبال کنید.

ا

 


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1031
نویسنده : فریدون عباسی

مشکلات زبان سومری بخش سوم

 

 

 

بخش سوم مشکلات زبان سومری

مشکلات زبان سومری (بخش سوم)

 

پروفسور Dietz.Otto.Edzard در بند 1/2 کتاب خود " دستور زبان سومری" Sumerian Grammar نشر Brill. Leiden. Boston 2003 پاسخ نومید کننده ای به مدعیان خویشاوندی زبان سومری با زبان مورد ادعای آنها میدهد، او میگوید:"

 

سومریان باید از یک زبان خویشاوند فرضی منشعب شده باشند، که در نیمه یا اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد این انشعاب رخ داده باشد. با این وجود، ما پس از آن دیگر هیچ چیزدرباره آوا نشانه ها و ساختار زبان سومری ، برای قبل از دوره میانه هزاره سوم قبل از میلاد نمی دانیم ، و مدرکی در دست نداریم. بنا براین حد اقل یک شکاف دوهزار ساله بین این مدت و قدیمی ترین صورت قابل ساخت هر زبانی( مثل: ترکی ، مجاری ، چینی- تبتی) که قابل مقایسه با زبان سومری باشد ، وجود دارد.

 

تلاشهائی برای یافتن واژه های هم ریشه مخصوصاً بر مبنای صدای منفرد کلمات انجام شده اند. تااین زمان برابر کار های W.Deeters ( 1963-76) او معمای خویشاوندی زبان باسکی – قفقازی  را مورد کنکاش قرار داده است ، و میگوید،هر کلمه در زبان الف و ب که صدای همانند دارند، امروزه بیشترمحتمل است ،که غیر مرتبط باشند. زیرا آنها محصول آوائی متحول شده طی دوره چندین ملیون ساله هستند ، واحتمالاً بنظر نمی رسد ، مربوط به تغییر معنی تحولات تاریخی باشند. بنا به عقیده Deeters ، اگرزبان هم عصر زبان X حقیقتاً یک شکل زبان هم نژاد زبان Y ( مثلاً سومری ) باشد، ارتباط آن زبان X با زبان " پیش- سومری " مربوط به بیش از پنج یا شش میلیون سال پیش است. در نتیجه ساختار آوائی و لغات آن زبان فرضی X با زبان Y( سومری)، برای تشخیص و اصلاح و تصحیح وتغییر کردن زبان Y (کتیبه های سومری) معتبر است. تنها آزمون برتر ازنظر هم سنجی زبان سومری با دیگر زبانها بوسیله روش فهرست لغت نوشته G.Steiner’s بنام" شباهتهای رده شناسی زبان سومری و ایلامی " ،

 

ASJ 12 (1990) 143-76 Typologische Parallelen" Sumerisch und Elamisch: . قابل توجه است.

 

تاکیدات همسانی های ساختاری اشتاینر، در مورد نظامهای ، ضمیری ، افعالی (لازم – مجهول ، مرکب Verbalauffassung ) با ترتیب کلمه درجمله (S-O-V) ( فاعل - مفعول- فعل) ، یا اسمی سازی فعل مرکب نشان داده شده اند، و در چکیده خود ، او با عبارتی محتاطانه میگوید:" این دو زبان با وجود تمایزات بسیارشان ، استعداد ساختار تکواژی را برای جمع بندی یک گروه زبانی دارند." یک اختلاف اساسی بین سومری و ایلامی وجود دارد. زیرا با وجود این ، این حقیقت که ، فعل سومری بصورت یک قاعده اصلی مبنای قضاوت است، مشاهده میشود، در سومری زنجیره پیشوند ها و پسوند ها در افعال سومری چیده میشوند، درحالیکه در ایلامی تقریباً تنها پسوند های فعل وجود دارند. درهر حال ، حتی اگر سومری وایلامی براستی ( حتی بطور جزئی) زبان خویشاوند باشند، معمای عمومی خویشاوندی زبان سومری لاینحل باقی خواهد ماند."".

 

در ادامه دستگاه دستوری زبان فارسی با زبان سومری از دید همین بزرگان و زبان شناسان ایرانی بررسی میشود. شاد باشید.

 

ذکر مطالب با ذکر وبلاگ مرجع بلامانع است.

 


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 637
نویسنده : فریدون عباسی

پاره لوحه ها و کاربد آنها

 

 

 

پاره کتیبه ها و کاربرد آنها

 

کتاب جدیدی  با بیش از2500 صفحه با مطالب بسیار ارزنده درمورد دستور زبان سومری چاپ 2006 دانشگاه  کالیفرنیا بدست آوردم . که رساله دکترای آقای  Paul Delnero  بود ، صرفنظر از سبک سیاق و مطالب بسیار با ارزش کار ایشان که از طریق بازیافت کلمات و جملات ناقص  خرده لوحه ها ی سومری بدست آورده است ، ایشان آنها را طبقه بندی کرده اند ، و چند ابتکار بی نظیردیگر هم انجام داده ند ، که یکی هم احیاء بیش از هزار جمله جدید سومری است ، یکی دیگر از کار های نامبرده ، تهیه فهرست هائی از تمام جملات کتیبه های کلیه دوره های سومری  و شناسنمه کردن آنها بر اساس جایگاه کشف آنها و تهیه زیر مجموعه های مختلفی برای مثال ،  براساس مکان یافت کتیبه و دوره نگارش آن ها دسته بندی آنها بصورت موضوعی برای تهیه دستور زبان ، ومانند آن است ، و کار های دیگرایشان هم مثل مقابله دو جمله  متفاوت است ،  که اغلب در کار سومرشناسان  این تفاوت ظاهر نمی شود. با وجود این، قرق را نشکسته اند و پا از دایره کار گذشته بزرگان سومر شناس بیرون ننهاده اند. مثلاً دو پسوند فعل "-ku4-de3"   و "-ku4-de3-en"  یا “gu3 -de”  و “gu3-de-en” که در هر دو مورد ، تفاوت در صامت n  انتهائی است ، و در افعال سومری "جمع شخص" را نشان میدهد، برای مثال در دو جمله آخر دو جمله سومری “gu3 -de”  و “gu3-de-en” بترتیب مانند معنی وتلفظ بختیاری  go-de  و go-de-en " گفته است " و " گفته اند"  میشود.

موضوع اصلی بحث ما ، کار با اهمیت، زنده کردن جملات کامل یک زبان از پاره لوحه های اغلب تک کلمه ای و حتی تک حرفی در دسترس  است .  که میتواند، علاوه بر تکمیل آگاهی های باستان شناسی  در باز سازی کتیبه هایی که بخش هایی ازآنها تخریب و ناقص شده اند، هم بکاربرده شود . ممکن است ، که  مانند کتیبه " بابلی نو" بیستون که بسیار هم بااهمیت است ، و اطلاعات بیشتری هم نسبت به دو زبان دیگر دارد. بازهم  استفاده شود. در زیر دو نمونه از کار ایشان  وعبارت های بازسازی شده به شماره های 44 و101 دیده میشوند :

 

44: uruki ma-da ki-gar-gar-ra-mu  ha-ma-su8-su8-ge-eš-am3

 

عبارت بازسازی شده بالا شاید اطلاعات مفیدی در باره شهر شوشتر در دوره بابلی کهن ؟ ارائه کند. ترجمه درست آن بنظر ما " شهر ماد( شوشتر ؟) ، جای گرگر های ما ، همه آنها از اوست " .

 گرگر نوعی چرخ چاه است که از بلندی کنار رود خانه ای به همین نام در شوشتر آب شیرین ( زیرا آب تمام چاه های شوشتر شور است ، قابل شرب یا کشاورزی نیست ) مصرفی و کشاورزی شهر شوشتررا درگذشته تامین میکرد. چرخ بوسیله احشامی مثل گاو ، گاو میش و قاطر با مشک و طناب آب را بالا می آورد ، برای راحتی حیوان هنگام کشیدن آب با مشک مسیر رفت حیوان را  اغلب با کندن زمین شیب دارمیکردند ،  شیب تند و سرازیری کارچها ر پا  راجهت کشیدن مشک بسیار بزرگ آب راحت میکرد، ودر برگشت نیز وزن طناب و مشک بالا آمدن حیوان را از تونل زیر زمینی آسان تر مینمود . این گرگر ها  نزدیک آبشارهای شوشترهم بودند. در جای دیگری در متون سومری خوانده ام ، که یکی از شاهان سومری کهن پیاده بدیدن آبشارهای شوشتر؟ در حدود 4500 سال پیش رفته است ، و از آنجا تا دریای فارس هم پیاده رفته است . زبان شوشتری مجموعه بی نظیری ازکلمات چندین زبا ن باستانی مانند آشوری ، بابلی نو ، ایلامی و غیره دارد ، وعلاوه برآن، زبان اصلی آنها مشترکات بسیار زیادی با زبان سومری دارد.  بطور مثال ، در شعر " مرغ سفید پا کوتا  تخمه ونه  رقاتا " moqeh safid pa kota   tokh-me vana reqata  " مرغ سفید پا کوتاه تخم میگذارد ردیف طولانی " صورت های مختلف  این کلمه آخر  یعنی reqata  که یک کلمه اکدی، بابلی نو است ، درکتیبه های داریوش هم دیده میشود. و" دور و دراز" ترجمه شده است. البته این نوع کلمات بسیار زیاد است ، وما را مجال کافی نیست . یا بطورنمونه، نام یک محله شوشتر " بلیتی Boleyti " است ، که احتمالاً نام خدای dPe-el-ti   یا dPe-el-ti-ia ایلامی ، اکدی ، هوری ( ص 208 “The Persepolis fortifications” Hollock  استحکامات پرسپولیس از هالک ) است .

 

 

 

NI2 uru ma-da ki-gar-gar-ra-mu / ha-ma-su8-su8-ge-esh-am3

NI5 [. . .] / [. . .] ²su8³?-su8-ge? [. . .]

NI6 uruki ma-da [. . .]

NI7 uruki ma-da ki-gar-gar-ra-gu10 ha-ma [. . .] esh

NIII5 [. . .] ha?- ma? [. . .]

NIII6 URUxA ma-da [. . .]

NIII13 uruki ma-da ki-gar-gar-ra-gu10 ha-ma-su8-su8-ge-esh

NIII16 uru ma-da ki [. . .] / ha-ma-x [. . .]

NIII18 [. . .] ki?-gar-gar-ra-gu10 [. . .] / [. . .] x ki [. . .].

NIII19 uruki ma-da [. . .]

Su1 uruki ma-da / [. . .] gar-gar-ra-mu / [. . .] mu-un-shu-si / ge-esh-she3

Ur1 uru ma-da ki-gar-gar [. . .]

Ur3 [. . .] / [. . .] x x ge-esh-am3

X1 uruki [. . .] da ki-gar-gar-ra ha-ma-su8!-su8-ge-esh-²am3³

X2 uruki ma-da ki-gar-gar-ra-gu10 / ha-ma-su8-su8-ge-esh-am3

X3 urea ma-dam ki-gar [. . .] ga2 ha [. . .]

X11 uruki ma-da ki-gar-gar-ra-A [. . .]

 

در مورد جمله دوم  ، اغلب سومر شناسان با صرفنظر کردن از نشانه اغازین  A = d    و نشانه انتهائی ne عبارت "  آنوناکی "  بصورت a-nun-na-ke4  " جایگاه خدایان " یا پانتئون خدایان  مینامند.  بنظر میرسد ، عبارت درست که بدون حذف یا تغییر هیچ نشانه ای در کمانک ها آورده شده است . با گویشهای شمال خلیج فارس ، معنی " ایلو (یا An ) آب و نان همه را( می) نهد ، خدای بلند مرتبه من هستم " .  a = آب ، nun ؟  نان ( سومر شناسان آنرا صفت  و "عالی"  ترجمه کرده اند، ولی چون اندیشه نگار است ، و به گفته  پوبل  ، مصّوت اندیشه نگار ها مبهم است ، شاید بتوان آنرا نان ترجمه کرد ، در غیر اینصورت ،با استناد به گفته سومر شناسان ) جمله " ایلو آب عالی ( شیرین ) همه را( می) نهد ، من  خدای بلند مرتبه هستم ." میباشد .   کلمه lil درگویش شوشتری یکی از معانی آن "همه" است ،  An  "خدا ، ایلو، ایلی" mah در تلفظ سومر شناسا ن " ماخ " بمعنی "بلند ، در اوج ، در ارتفاع " همین ماه آسمانی است ، و چون زبانهای سومری بختیاری صدای " خ و ح " ندارد. پس به احتمال بسیار صدای " ه " درست است . وجه فعل انتهای جمله بصورت bim=bi-em   نیز در اغلب گویش های لری و شمال خلیج فارس معنی " هستم " را دارد.

به این نیمه شعر بختیاری توجه نمائید:sho deraz o mah boland del ni-gre ja   " شو دراز و مه بلند دل نیگره جا"    ترجمه به فارسی معیار :" شب دراز و ماه در ارتفاع دل آرام نمی گیرد" .

 

 

101: da-nun-na-ke4-ne dingir-mah-bi-im  = (An a-nun-na lil2-ne An mah-bim)

NI1 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah-bi

NI2 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah [. . .]

NI3 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah [. . .]

NI6 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah [. . .]

NIII7 [. . .] ne dingir-mah-bi

NIII14 [. . .] mah?-bi-im

NIII15 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah-bi-im

NIII16 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah-bi [. . .]

NIII17 [. . .] na-ke4-ne dingir-mah-bi-im

NIII30 da-nun-na-ke4-ne dingir [. . .]

NP2 [. . .] dingir-mah-bi-im

Ur1 da-nun-na-ke4-ne dingir-ma-bi-im

Ur4 [. . .] x x [. . .]

X1 da-nun-na-ke4-ne dingir-mah-bi-em

 

شاد باشید .


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 513
نویسنده : فریدون عباسی

 

اور نامو نخستین قانون گذار شناخته شده بشر

نخستین قانونگذار شناخته شده بشر

 

مجموعه قوانین اور نامو سر سلسله اور سوم



این مطالب ترجمه ای از سایت مرجع است. ولی چون تصویر داده شده از کتیبه قابل خواندن نیست، و متاسفانه هنوز نتوانسته ام ، تصویری قابل استفاده بدست آورم ، بدون هیچ اظهار نظری نسبت به درستی  ترجمه مطالب سایت از کتیبه سومری ، ترجمه را تقدیم به دوستاران تمدن ایرانی - سومری میکنم. ف. عباسی .

 

ترجمه از سایت مرجع:

 

قدیمیترین مجموعه قوانین شناخته شده جهان ، که حدود 300 سال قبل از مجموعه قوانین حمورابی نوشته شده است، مجموعه قوانین اورنامو سر سلسله اور سوم است. هنگامیکه در سال 1901، این لوحه مجموعه قوانین یافت شد، هنوز قوانین حمورابی (1792-1750 قبل از میلاد) بصورت قدیمیترین قوانین معرفی میشدند.

 

ولی اکنون کهن ترین مجموعه های قوانین شناخته سومری بصورت ذیل میباشند :

 

الف- قوانین شهر اشنونا Eshnunna ( با زمانشناسی 1800 قبل از میلاد) .

 

ب- قدیمیتراز آن  قوانین شاه لیپیت- اشتارLipit- Ishtar از سلسله Isin ایسین ( با زمانشناسی 1930 با زمان شناسی 1930 قبل از میلاد).

 

ج- کهنتر از آن قوانین بابلی کهن به زبان سومری رونوشتهای مختلف از جمله قوانین حمورابی ( با زمان شناسی 1700-1900).

 

از مجموعه قوانین اور نامو سر سلسله اور سوم 26 قانون از 57 مورد آن قابل استفاده هستتند، . استوانه گلی این مجموعه قوانین اولین رونوشت یافت شده است، که در اصل شامل تمام مجموعه قوانین اورنامو است، و آن کهن ترین مجموعه قوانین شناخته شده جهان است. بعلاوه این کتیبه در حقیقت برای اولین بار نام اور نامو را نامور میکند.

 

 

 

پیشگفتار

 

کتیبه

 

".... پس از آنکه An و انلیل سلطنت ناننا Nanna را در "اور" بنا نهادند.، در آن زمان اور نامو فرزند نین سون Ninsun زاده شد. از این مادر محبوب، او بدنیا آمد، تا بر پایه های راستی و دادگری ... ( جهان آرائی کند.) . سپس اورنامو پهلوان زورمند ، شاه اور، شاه سومر و اکد، به قدرت Nanna ، سرور شهر ، و برابر سخن راستین Utu ، کلام حق را درزمین مستقر کرد؛ او ناسزاگوئی را ( ازمردم) دورکرد، جنایت ، خشونت زورگوئی و نزاع را بین مردم برانداخت، و هر ماهه برای معبد 90 bur ( جوال ، بار واحد وزن سومری) غله 30 گوسفند ، 30 sila ( واحد اندازگیری مایعات ، احتمالاً تلفظ "چیله " باید درست باشد. زیرا این کلمه در بختیاری معانی دهان مانند، و راه درونی را دارد . م) روغن برای مخارج  معبد برقرار کرد. او از برنز sila واحد اندازگیری طول ( احتمالاً gaz ) را ساخت. او واحد وزن معیار را یک mana " من"( man در گویش های شمال خلیج فارس و سایر نقاط ایران واحد وزنی است ، که با توجه به معیار و مبانی محل های مختلف در حال حاضر از سه کیلو تا 7 کیلو و احتمالاً بیشتر متغییر است . دلیل این تغییر ات اندازه اجزاء تشکیل دهنده "من " مانند "گن"هستند،( "گن، یا "گند" در گویشهای شمال خلیج فارس وزنی معادل یک دانه خرما است.) که باعث این تغییرات میشوند . زیرا یک "من" از 60 "گن"، یا بقول غربی ها "شیکیل" درست میشود. خرمای ناصریه عراق یا اور باستان که خرمای ریزی است ، در حالت کهنه شده و چروکیده هر دانه حدود 4/6-6/5 گرم بطورمعمول و زن دارد. ولی وزن" من "معیار اور سومری از 480-530 گرم وزن متغییر است . اما "من جنوب که عمدتاً من شاهی نامیده میشود حدود 7 کیلو است. خرمای دشتستان حدود 2/11- 4/12 گرم و خرمای درشت برازجان 20- تا30 گرم و بیشتر وزن دارند . مشخص نیست ، این معیار انتخاب "گن" برای استفاده از خرما در ساختن "من" معیار در چه وضعیتی از تکامل میوه خرما نظیر حالت "خارَک" رطب، خرمای رسیده ... بوده است، یا معیار من تبریز که آن هم باید 60 "گن" باشد ، از چه : میوه یا مبنای دیگری سا خته شده است، در اصل باید از تقسیم وزن من به عدد 60 وزن "گن" بدست آید. در همین گویش ها نشانه جمع بجای "ها" در فارسی تنها "آ" است در نتیجه mana معنی چند" من" را دارد.) و سنگ وزنه یک gin2 ( گند، یا گن در گویش های شمال خلیج فارس سه معنی دارد: واحد شمارش( و وزن) دانه خرما است ، واحد شمارش دانه های گوشت قورمه شده هم وزن یک دانه خرماست، و بمعنی بخیه زدن و دوختن است. ولی در سومری برای شمارش یک قطعه یا تکه طلا یا نقره با وزن معیّن استفاده میشد . بنظر میرسد در ایران هم، وزن 13/8 گرم یک سکه طلای رسمی که تقریباً برایر یک دانه خرمای دشتستان ؟ بوشهریا یک "گن" دوره شاه شولجی است، و سایر واحدهای وزن مرتبط ،نظیر مثقال و غیره تابع این معیار قدیمی هستند. تحقیقی در این زمینه برای تایید این حقیقت ضروری است.)

 

او سنگ معیار برای ساخت"من" را ، از یک "گن" نقره برای درست کردن وزنه های معیار ساخت. "گن" معیار، دور از دسترس مردم بود، دور از دسترس ثروتمندان بود؛ دور از دسترس قدرتمندان بود، دور از دسترس مردم یک"گن" دار (فقیر) و یک " من" دار (ثروتمند)بود.

 

( یک من از 60 "گن" ساخته میشد.).

 

 

 

مواد قانون اورنامو:

 

1. اگر کسی مرتکب قتل عمدی کسی شود، آن قاتل باید کشته شود.

 

2. اگر کسی دزدی کند، او کشته خواهد شد.

 

3. اگر کسی آدم ربائی کند، او در بند خواهد شد، و 15 "گن" نقره ( جریمه) میپردازد.

 

4. اگر یک برده با کنیزی ازدواج کند، وآن برده آزاد گردد، او نمی تواند، خانواده خود را رها کند.

 

5. اگر یک برده یا کنیز با یک زن یا مرد محلی( آزاد ) ازدواج کند، آن زن یا مرد بیش از مالک برده یا کنیزحق داشتن فرزند نخست پسررا دارد.

 

6. اگر مردی به حق دیگری تجاوز کرد، و نامزد مرد جوانی را ازاله بکارت کرد ، آن دو صاحب حق ، تجاوزگر را خواهند کشت.

 

7. اگر همسر یک مرد، پی یک مرد دیگر رود، و با او همبستر شود، آن زن را مثله خوهند کرد، ولی مرد زانی آزاد میشود.

 

8. اگر کسی با قهر وزور وارد شود، و کنیزمرد دیگری را ازاله بکارت کند، زانی باید 5 "کن" نقره ( به مالک ؟ خسارت) به پردازد.

 

9. اگر یک مرد اولین زن خود را( که دختر به خانه او آمد .) طلاق دهد، او باید یک "من" نقره به او به پردازد.

 

10. اگر آن زن ( قبل از ازدواج با او) بیوه بود، او باید (تنها) نیم "من" نقره به او به پردازد.

 

11. اگر مردی بدون هیچ عقدازدواجی با زنی بیوه همبستر شد،او نیازی ندارد ، به او هیچ وجهی بپردازد.

 

12. ...

 

13. اگر مردی متهم به جادوگری شد، او باید با (غرق شدن؟) در آب بیگناهی خود را ثابت کند. اگر بی گناهی خود را ثابت کرد. متهم کننده او باید 3 "گن" نقره؟ بپردازد.

 

14. اگر کسی زن مردی دیگر را به زنای محصنه متهم کرد، واز آزمون مشقت بار (غرق در) رودخانه بی گناهی او ثابت شد، پس آن کس که اورا متهم کرده بود، بایدثلث یک "من" نقره ( خسارت) به او بپردازد.

 

15. اگرنامزد دامادی( قاصد ازدواج)، به خانه پدر زن آینده اش ( به قصد ازدواج ) وارد شود، (و نامزد شوند)، ولی پدر زن آینده اش، دخترش را به مرد دیگری بدهد. پدر دختر باید به مرد اول ( که نامزدی او را بهم زده است.) دو برابر مبلغ هزینه های جشن نامزدی و هدایای آن مرد را بپردازد.

 

16...

 

17. اگر یک برده از محدوده شهر (مالک خود) فرار کند، و کسی اورا (دستگیر) و برگرداند، مالک باید دو "گن" نقره به کسی که برده را برگردانده است، بپردازد.

 

18. اگر کسی چشم دیگری را کور کند، او باید بوزن نیم من نقره، به او ( غرامت) بپردازد.

 

19. اگر کسی پای کس دیگری را بشکند، او باید 10 "گن" نقره (غرامت) به او بپردازد.

 

20. اگر کسی ، در جریان یک زد و خورد، عضو دیگری (مانند ران دست ..) را با چماق در هم کوبید، او باید یک "من" نقره به او غرامت بپردازد.

 

21. اگر کسی بینی دیگری را با کارد مسی برید، اوباید دوسوم یک من نقره بپردازد.

 

22. اگر کسی دندان دیگری را بشکند، او باید دو "گن" نقره بپردازد.

 

23. ..

 

24. [... ] اگر او برده نداشته باشد، او10 "گن" نقره می پردازد. اگر او نقره نداشته باشد. از اموال دیگرش غرامت را می دهد.

 

25. اگر زن برده کسی ، خود را با همسر مالک برابر دانست، و جسورانه با آن بانو سخن گفت، باید دهانش با یک کورت ( نیم لیتر) نمک پرکردد.

 

26. ...

 

27. ..

 

28. اگر کسی بعنوان شاهد( در دادگاه) حاضر شد، و شهادت دروغ او فاش شد، او باید 15 "گن" نقره بپردازد.

 

29. اگر کسی بعنوان شاهد( به دادگاه) احضار شد ، ولی شهادت خود را انکار کرد. باید ،  به اندازه ارزش دعوا(ی مطروحه در آن دادگاه ) غرامت بپردازد.

 

 

 

 

 

31. اگر کسی مزرعه دیگری را غرق آب کند ( به آب به بندد)، او باید 3 کور kur ( وزن، واحدی در کشاورزی) برای هر iku ( واحد سطح) از مزرعه غلّه ( به خسارت دیده ) بدهد.

 

32. اگر کسی یک مزرعه قابل کشت را به کسی برای زراعت و کشت وا گذاشت، و او آنرا کشت نکرد، و آنرا لم یزرع کرد، ان کس ( که مزرعه را بایرکرده است) باید برای هر "ایکو " سه "کور" غلّه بپردازد.




شاد باشید
.


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 648
نویسنده : فریدون عباسی

مقایسه مفاهیم و تلفظ

 

 

 

 

 A =    شماره نشانه 949 معنی اصلی نشانه " آب"  

 

تلفظ اصلی "آ"

 

نگارش های نشانه                                                                                :  نگارش سمت چپ که قدیمی ترین تصویر نگاری اولیه است، مسیر حرکت آب را در رود خانه نشان میدهد. این شیوه نگارش ابتدا در کتیبه های بزرگ مرسوم بود ، ونوشته از بالا به پائین روی سنگ یا اشیاء فلزی و مانند آنها نوشته و خوانده میشد، درست همانطور که در طبیعت دیده میشد. وبهمین دلیل نگارش تصاویر با نمایش طبیعی موضوع هما هنگی داشت، ولی پس از کاربرد لوحه گلی حرکت قلم روی لوحه کوچک گلی در دست کاتب مشکل بود، برای سهولت کار، کاتب نگارش را از چپ به راست روی لوحه گلی آغاز کرد، وجهت این کار لوحه گلی و بتبع نشانه ها حدود 90 درجه درهنگام نگارش تغییر جهت دادند، وهمانطور که دیده میشود، در اینجا تصویر بستر جاری رودخانه  تبدیل به آبشاری از بالا به پائین میشود.

تذکر: براستی ریشه فعل "آمدن" در فارسی و گویش های همراه با آن همین تلفظ" آ" سومری را بدرستی حفظ کرده است زیرا بطور طبیعی آب همیشه در رود خانه های همیشگی مثل دجله و فرات در حال آمدن بود.

 شماره ای که در ابتدا  برای نشانه دیده میشود ، شماره نشانه در منابع سومر شناسی است. ( مرجع Sumerische Akkdische und Lautwerte ...  بخش ضمائم از آنتون دایمل Deimel. Anton 1947 چاپ رم)

ارزش های شناخته شده این نشانه از دید ETCSL (The Electronic Text Corpus of Sumerian Literature)  برای زبان سومری تلفظ های a, dur5, duru5   است. ولی دایمل برای تلفظ های سومری و اکدی آن سیزده مورد : a, aša2, du23, dur5, duru5, e4,  ea, eš10, id5, me5, %i7 #ur5,'u3 ?  نشانداده اند.

تلفظ "آ" صدای اصلی نشانه است، و مشتق ازنشانه یا کلمه ای نیست. دارای معانی آب ، بخار، ابر، شبنم ....است، ولی معنی اصلی آن "آب" معادل mû  اکدی بمعنی " آب" یا "ماء" عربی است.

نزدیک ترین تلفظ با همین معنی در گویش های شمال خلیج فارس : برای گویش های خوزی "اُ" o و برای گویش بختیاری aw "آو"است.

a با تغییر صوت بصورت e4  معادل کلمه اکدی pašâxu (پشاخو) است، در کلمات e-ki, i-ki = IKÛ  اکدی معانی " خندق، مرز آبی " را دارد. و بصورت id3  در اکدی معنی nâru  یا "نهر" عربی را دارد.

تذکر: یکی از ابهامات ایجاد شده در زبان سومری کاربرد تلفظ id3یا id2 برای نشاندادن نام رود خانه یا آبراهه در زبان سومری است، درحالیکه ، در گویش خوزی مثلاً شوشتری برای نام رود خانه ها و آبراهه ها همان تلفظ o را استفاده میکنند. مثلا: o-gar-gar  بمعنی " آب گرگر"، یا  " رود خانه گرگر" یا o-darian  بمعنی " آب داریان" یا " آبراهه داریان" است، ولی درگویش بختیاری برای رود خانه یا آبراهه بزرگ از aw-e ru بمعنی" آب رود" یا بطور خلاصه aw     " آب رود" سود میبرند. مثلاً: aw-bazoft " رودخانه بازفت".

 

 این نشانه در کلمه e-sag  جزء اول آن e=mû اکدی بمعنی "آب" و جزء ثانی آن sag  بمعنی "سر" معادل apiu اکدی معنی" پسر، پسر ارشد" را دارد.

زیرا تخمه مرد یا منی را آبی میدانستند، که فرزند از آن بعمل می آید. "فرزند سر یا پسر سر" همان پسر اول است.

تلفظ آن بصورت a-a به احتمال ضعیف از â  یا a'a در اکدی از اندیشه نگار های aha, abwa, aqua  خوانده شده است.

 

معنی کلی ترکیبات آن:

الف- بارندگی، فصل بارندگی، سردی، سرما، خنکی، آرام کردن ( آب بر آتش زدن)، خود را با آب آرام کردن.

ب- آب منی، نطفه. آب تهیه کردن   ج- آب زلال، آب صاف و غیره در کتیبه ها آورده شده است.

الف 1- کلمه اکدی dimtu  بمعنی " اشک چشم " معادل a-igi  سومری است.

تذکر: نشانه igi با شماره 798  دارای تلفظ های de7, ti7(?),ne7, si17,  و تلفظ اصلی ši است که میتوانند، مفاهیم " دیده، تیه ( چشم خوزی، بختیاری)، نگاه، سیل ( نگاه)  را داشته باشند.ولی تلفظ igi در گویش های شمال خلیج فارس برای ما ناشناخته است.

 

تذکر: صدای مصّوت a "آ" در خوزی (شوشتری، دزفولی)  با تلفظ "آ"  معانی : 1. حرف تائید "بله" ، 2.  مخفف "آقا"، 3.  ریشه فعل " آمدن" ، وجه امرِی آمدن برای سوم شخص غائب، 4. نشانه-a جمع پسایندی اسم اشیاء معادل "ها" فارسی و 5. -a پسوندی در زنجیره وجوه فعل ماضی نقلی معادل وجوه "استن" فارسی ، مثلاً : did-om-a بمعنی " دیده ام" ، نشانه پسوندی -a علاوه بر نشانه پسوندی -ka اسم را معرفه میکند، مثلاً: o-sor-a  معنی" آن رودخانه آب شور" را دارند .

 

تذکر مهم: یکی از تفاوت های عمده زبان خوزی و زبان بختیاری نشانه پسایندی a - در شوشتری است، که در بختیاری به e - تبدیل میگردد. این تبدیل در زنجیره اسم و فعل اتفاق می افتد. مثال:

درزنجیره فعل خوزی شوشتری: "دیدُمهَ" did-om-a " دیده ام" ، در زنجیره اسم "حوشهَ اِسوندی؟" hoš-a esondi? "آن خانه را خریدی؟"

درزنجیره فعل بختیاری: "دیدومهِ" did-om-e "دیده ام"، درزنجیره اسم بختیاری :"هُشهِ اِسیدی؟" hoš-e saidi? " آن خانه را خریدی؟".

 

مثال ها: از شوشتری  1- a mob-gu-wom/gom " بله من میگویم."، 2 -" !a Farad a-ra " آقا فرهاد بیاید (و) برود! یا آقا فرهاد بیاورد!" 3- gu-weš a " به او بگو بیاید!"

مثال ها: از گویش بختیاری 1- ? por a pati " پُر یا خالی؟" حرف موصول"، 2-  بصورت مخفف "آقا"a soraw e-go  " آقا سهراب میگوید."، 3- بندرت با نشانه -a پسایندی برای جمع اشیاء معادل "ها" فارسی معّیار، 4- بصورت نشانه پسوندی -a در زنجیره وجوه افعال برای نشاندادن وجوه ماضی نقلی مشابه گویش شوشتری است.

ساختار عبارات بالا همسانی های نزدیکی با زبان سومری دارند.

 

الف2- کلمه اکدی butuktu بمعنی " شکستن سد، هرز آب، سیل"  با کلمات سومری a-kud, a-a-ma‹, a-gal(-gal), a-‹ul و NAG.KUD.MA›  برابر میباشد.

تذکر: در گویش های خوزی و لری مثلاً شوشتری: o-kut " آب جمع شده"، o-xol " آب دیوانه" ( در سومری dxol یا خُل معنی" مخرب، ویرانگر" را دارد، و شیطان در گویش سومری dxul    " فرشته ویرانگر" نامیده میشود.)، a-gal " آب زیاد، موج بلند" یا a-ma‹ بمعنی " طغیان آب "رودخانه یا موج بلند دریا در شوشتری و بختیاری " اُ یا آو زیادی "  استفاده میشود. NAG.KUD.MA›   بمعنی" طغیان آب شیرین ( رود خانه)" که در گویش های بالا " اُ زیادی" نامیده میشود.

 

الف 3- کلمه اکدی mašîtu بمعنی" آب خوری، مشک" وسیله آبرسانی، معادل کلمه سومری    a-nag بمعنی " آب خوری، آب نوشیدنی، سقاخانه"

تذکر: صورت اخیر نشان میدهد، که " مشک" در فارسی که از نام maš بمعنی " بُز" در سومری مشتق شده است، احتمالاً وام واژه ای از زبان اکدی در سومری و گویش های فارسی است.

 

الف 4- برای تلفظ های me5, duru5,dur5, šeg3 , še7معادلی در اکدی یافت نشده است.

تذکر: tor و toro در گویش های فوق معنی " غلطان، بسیار غلطان" را دارد، که حرکت آب در بستر رود را دارد.

الف 5- a-ab-ba  معادل کلمه اکدی tamatu بمعنی "دریا" است.

تذکر: "اُ آبا" در گویش خوزی برابر " آب آبها" است، که میتواند معنی "دریا" را هم داشته باشد. زیرا در دنیای باستان ظاهراً منشاء آبها را آسمان میدانستند و آبهای که به دریا میریختند، دریا را حاصل آبهای جاری می پنداشتند.

ادامه دارد. شاد باشید.

 

ولی عبارت سومری ma2-lah4 مشابه زبان بختیاری malah  معنی "شنا، شنا کردن، شناوری،.." را دارد، و این تلفظ در زبان عربی ملاح شده است .ولی هم معنی با آب نیست.

 شاد باشید


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 878
نویسنده : فریدون عباسی

موزشهای شورو پاگ (نوح سومری ) به پسرش ترجمه کتیبه از زبان انگلیسی

 

 

 

آموزش های شوروپاگ ( نوح سومری؟) به پسرش

(توضیح مترجم.ف.عباسی: بنظر میرسد کلمه شورو پاگ یا پاک نام اصلی نوح سومری نباشد، زیرا این نام د رکتیبه های دیگر نام یک شهر سومری هم هست، ولی معنی این نام احتمالاً از دو کلمه "شورو" بمعنی "فروریزی آب یا باران شدید" در گویش خوزی، و لری است، کلمه "پاک" نیز هم معنی با کلمه پاک در فارسی کنونی است. و مجموعاً" شورو پاک" معنی " باران مقدس یا پاک" و معادل " طوفان نوح" بنظر میرسد. ترجمه این کتیبه از انگلیسی به فارسی برای آشنائی فارسی زبانان به متون کهن سومری است، هرچند اعتقاد کاملی به صحت ترجمه انگلیسی ندارم، و نیاز است ، که در این موارد تحقیق مستقلی انجام شود. بعلت خرابی و تخریب کتیبه بعضی سطور ترجمه کامل نشده اند، و یا بناچار حذف شده اند.

 

دهان سخنور  سخن شیوا می گوید ؛ دهان درشت گو سبب جنگ میشود ،

ترجمه کتیبه:

1-13 - در آن روزها  ، در آن روزهای بسیار دور ، در آن شبها ، در آن شبهای بسیار دور ، در آن سالها، در آن سالهای بسیار دور ، در آن زمان   خردمند ی  که  می دانست چگونه با "مهارت کلام"  سخن گوید  در زمین زندگی میکرد ؛ آن خردمند ، شوروپاگ بود ،کسی بود که می دانست چگونه با "جادوی کلام" سخن گوید  او در آن زمان در جهان می زیست .شوروپاک به پسرش آموزش ها داد ،شورو پاک  پسر" اوبرا تو تو" به پسرش " زی اود سورا" آموزش ها د اد :

"پسرم ،بگذار ترا آموزش دهم : " تو، زی اود سورا باید !،  به آن توجه کنی  ، بگذار کلامی با تو گویم  تو باید به آن توجه کنی ! آموزش های مرا از یاد نبر!  از این سخنان که می گویم  تجاوز نکن ! سخنان مرد کهن سال پر بها است ؛ تو باید  آنها را اجابت کنی !

14- تو نباید خری( چهار پائی) را که چموش است بخری  ؛ او ترا دو نیمه می کند ( ؟)

15 - 18 – ( خانه؟) بر سر راه  کشتزار دایر مکن ؛ .....نباید  راه را شخم زنی  ....نمی توانی  در کشتزار خود چاه حفر کنی زیرا سبب صدمه زدن به عابران خواهد گردید . نباید خانه خود را نزدیک میدان بنا کنی ، انجا همیشه شلوغ است .

19-20-  تباید ضمانت کسی را بکنی ؛  وتو خو د نباید اجاز ه دهی کسی ضمانت ترا بکند .

21 –تو نباید مردی را تفتیش  (؟) کنی : طوفان ( حوادث؟) اورا ( برای انتقام؟) به تو میرساند .

22- 27 -  نباید در آنجا که نزاع ودر گیری است توقف کنی ؛ نباید اجازه دهی پرخاش گر ترا خبر چین کند . نباید به خود اجازه دهی.....در یک نزاع ......  نباید سبب یک نزاع باشی ؛.....  ...... در استانه کاخ ......به نظاره (؟) منازعه ... (نه) ایست . .....نباید راه خودرا ...عوض کنی .

28-31 نباید چیزی را سرقت کنی  ؛ نباید تو خود .......   نباید به زور وارد  خانه ای گردی ، نباید آرزوی خزانه  پول کنی (؟) یک دزد یک شیر است ، ولی چون دستگیر شود یک برده است ،  پسرم نباید مبادرت به دزدی کنی ؛ نباید چوب در  را با تبر قطع کنی .

33-34  نباید مرد جوانی را برترین مردم کنی  . نباید خود .....    نباید با عروس جوانت  در راه نامطمئن سفر کنی : تهمت وافترا جدی است . پسرم  نباید با زن متاهل در جائی تنها به نشینی .

35-38 نباید جنگی شروع کنی یا به نظاره بنشینی ؛ نباید  تو خود آبروریزی کنی . نبایدتو ....دروغ بگوئی ؛ نباید تو.. لافزنی کنی ؛ پس سخن تو باید مورد اعتماد باشد.  نباید بیش از حد وبمدت طولانی کنکاش کنی (؟) تو نمی توانی .....اجمالی ...

39- 41 –نباید غذای دزدیده شده را از  هیچ کس به خوری . نباید دست در خون به شوئی  . پس از آنکه استخوان ها را تقسیم کردی،  مجبور میشوی گاو نر را پس دهی ،تو مجبور می شوی گوسفند را پس دهی .

42- 43 -  نباید ناشایسته سخن گوئی، به زودی در آینده برایت پاپوشی درست خواهد کرد . نباید گله گوسفندان خود را در چرا گاه ناشناس پراکنده کنی  . نباید  گاو نر کسی را برای ........نا معلوم اجاره کنی ....سالم....  یک سفرسالم را معنی می دهد .

47– نباید در شب سفر کنی : می تواند مخفیانه باشد، ولی  بد وخوب دارد .

48 -  نباید کره گور خر بخری  : تاپایان روز   می پاید (فرار میکند.)" .

49 –  با کنیز دختر خود نزدیکی نکن : ترا خواهد جوید .

50 –  نباید لعن ونفرین شدید کنی : آن به تو بر میگردد.

51 -52  نباید آبی را بالا بکشی  که نتوانی انرا  به مقصد برسانی  : آن ترا رنجور خواهد ساخت .( یک سطر خوانا نیست .)

53 -  نباید   مدیون  را از خود دور کنی : او خصم تو خواهد شد.

54- 57 نباید  با مرد گستاخ  در خانه  سازی شریک شوی  : او زندگی ترا چون یک دختر برده می سازد . تو قادر نخواهی شد از سکونت گاه آن مرد (گستاخ) بدون آنکه  فریاد:" از آنجا بیرون شو ! از آنجا بیرون شو !  " بشنوی . استفاده کنی.

58 -59 نباید پرچین باغ  کسی .....؛( خراب کنی)" درست اش کن ! درستش کن " به تو خواهند گفت  .

60 –نباید با غذا غریبه(؟) را پذیرائی کنی ؛ نباید  نزاعی را  ماست مالی (؟)  کنی .

61 -62  –پسرم ، نباید خشونت (؟) بکار بری ؛......نباید مرتکب تجاوز به دخترکسی شوی ؛ صاحب خانه اگاه  خواهد شد.

63- 64 - نباید مردی قدرت مند را از خود دور کنی ؛ نباید دیوار بیرونی را خراب کنی  .نباید مرد جوان را از خود دور کنی ؛ نباید او را بر علیه مردم شهر  بر انگیزی .

65-66 – چشمان مفتری  چون دوک گردان همیشه با حیله گری به اطراف مینگرند. تو نباید هر گز در خود بمانی ؛نباید اجازه داده شود هدف (؟)تو  اثری(؟) بر تو داشته باشد.

67 –  نباید چون مردی حیله باز در شرب  خمر لاف زنی کنی

68 -72 با رسیدن به مرحله مردی نباید روی دست خود معلق بزنی ؟ مرد دلاور بی نظیر است .او به تنهائی همانند بسیاری است . در زندگی باید همیشه جوانمرد باشی ،در زندگی خود همیشه به خدای" اتوو" متکی باش .

73 – 75 شوروپاک این آموزش ها را به پسرش داد .شوروپاگ ، فرزند اوبرا-توتو آموزش ها را به پسرش زی اوتو سورا داد .".

 

76 -82 بار دوم ، شوروپاگ  به پسرش این آموزش را داد.شوروپاگ پسر او برا- توتو به پسرش زی-اتو-سورا آموزش ها داد:تو باید توجه کنی! (ای ) زی – اتو – سورا  بگذار سخنی با تو گویم : تو باید گوش کنی !آموزش های مرا فراموش نکن! از انچه میگویم تخطی نکن ! ( این خط اضافه شود :آموزش های مردی پیر  گرانبها ست ؛ انها را به پذیر ! )

83 -91  دهان آب جو نوشی .....کوچک من ....دهان ابجونوشی  ......نینکسی ........5 سطر نا خوانا است .

92 -93 مرد پیرت برای  تو بر نخواهد  گشت؟ بستر بوریا .....است ،  نمی توانند سعایتگر را پنهان (؟) کنند.

 94 -96  . کاخ (شاهان) مانند سیلی خروشان است. میان آن چون گاو نر  خشمگین است ؛ هر چه در آن جاری است هر گز آنرا سیر اب نمی کند . وهر چه از ان خارج میشود هر گز نمی ایستد .

97 -100 هر چه درباره نان ( مال) کسی دیگر است ، برای گفتن آسان است (گفته شود ) :"من آنرا به تو خواهم داد" ، ولی زمان دادن ، آن به دوری زمین تا آسمان است . اگر به دنبال مردی  که گفت "من آنرا به تو خواهم داد، به روی  آنکه گفت " من انرا به تو خواهم داد"، او خواهد گفت " من نمی توانم به تو نان بدهم، هم اکنون تمام شده است  .

101 – 102 د ارائی  وثروت وسعت و توانمندی می آورد . ولی هیچ چیز نمی تواند، برابر فرزندانم باشد .

103 -105 دهان سخنور  سخن شیوا می گوید ؛ دهان درشت گو مدر ک دعوا می آورد ، سخن شیرین حلاوت دارد، و  گیاه شیرین جمع می کند .

106 108 -  متملق  ( بجای  دغلکار ) سبد نان اش را پر می کند(؟)؛  کسی که  مغرور است ، سبد خالی از نان دارد، ودر دهان خرده شیشه پر می کند .

 109 –،آن که با چرم کار میکند سرانجام (؟)باید با چرم خود کار کند .

 110 –قدرت مند از چنگ هر کس میتواند فرار کند .

111 – 114  احمق چیزی گم  میکند .سپس هنگام خواب میگوید " شکایت میکند ؛" ای زندگی به من فرصت ده " او شکایت می کند.

115 – 117 بی تدبیر به فرمان سرنوشت گرفتار می شود ؛ بی شرم بسیاری (؟) چیز های  پنهان دارد،   و میگوید " من سزاور تحسین هستم ".

118 –  همسر ضعیف همیشه تحت سلطه(؟) همسر چاق است .

119 -123 اگر کسی را اجیر کنی در سفر ه ات شریک میشود ؛ او از همان سفره می خورد . و با تو غذا را تمام می کند . و سپس   با تو دست از کار میکشد ، و میگوید " من آنجا با او زندگی کرده ام "، او در کاخ خدمت خواهد کرد .

124 – 125 پسرت را  بگو به خانه ات  بیاید  دختر ت را بگو به اندرونی برود .

126 –تو نمی توانی با نوشیدن ماءالشعیر ( در مستی) قضاوت کنی

127 -  بی جهت برای انچه از خانه گم شده نباید نگران باشی .

128 – 130 آسمان دور است ، زمین ارزشمند ترین است ، ولی با همراهی( آسمان با زمین) ، آسمان  ثروت ترا زیاد میکند .، وهمه سرزمین های بیگانه زیر آن نفس میکشند .

 

 شاد باشید مطالب را دنبال کنید.

 


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 377
نویسنده : فریدون عباسی

نمایش پرده صلح سومری

در اینجا با هدف آشنائی پارسی زبانان پانل یا پرده صلح سومری را ترجمه و تالیف نموده ام و تقدیم دوستداران تمدن ایرانی می نمایم

پرده صلح سومری

 

 

پانل صلح



 

از آنجا که ما در بخش نخست پرده کامل جنگ سومری را مشاهده کرده ایم ، نیازی به گفتن نیست، که شاه سومری پس از پیروزی درجنگ در انتهای پرده جنگ با ارابه اختصاصی به مقر خود بازمیگردد.

 

در جهت تکمیل مطالب قبلی گفته های دکتر کاترین بولمن را اضافه میکنیم .

 

دکتر کاترین بولمن میگوید: " ودرست اکنون ما به صلح نزدیک میشویم. شما به دشمن شکست خورده روی زمین در تصویر زیر نگاه کنید. یک لحظه غرور انگیز برای یک ارابه ران جنگاور را ترسیم میکند. ارابه شاه با دو ارابه دیگر متفاوت است.

 

 

 شاه فاتح از میدان جنگ باز میگردد

چند لحظه به تصویر اول  دقت کنید، بنظر شما ، اجزاء جعبه چگونه ساخته و به هم پیوند شده اند.

 

ما میدانیم که این جعبه جنگ وصلح در حجمی مناسب ساخته شده است، که قابل استفاده برای زمانی بسیار طولانی باشد. سنگهای آبی سنگ لاجورد هستند، برخی قسمت های سفید اسب ها از صدف پوشش داده شده اند. رنگ سرخ جعبه با سنگ مرمر سرخ تزئین شده است.تمام این مصالح در پرده صلح هم مانند دیگر بخش های جعبه با یک چسب سیاه رنگ روی جعبه چسبانده شده اند.که به آن قیر میگویند. این جعبه بصورت شکسته شده یافت شده است ، و آنرا بصورت اول بازسازی کرده اند.

 

واین اولین تصویر ازنزدیک ( close up) این جعبه است.

 

... شاه جنگاورفاتح از سمت چپ پانل صلح با سران شکست خورده اسیر به خانه برمیگردد . نجات یافته گان از مرگ به شاه فاتح پیشکش میدهند.".

 

در پانل صلح در ردیف بالا در سمت چپ شاه فاتح بر کرسی نشسته است .ودر اطراف او درباریان در رفت آمدند. در مقابل او سران شکست خورده؟ و درباریان در مجلس ضیافت شاه برای مذاکرات صلح حضور دارند. اسرا قید وبندی ندارند. و رامشگران در سمت راست ردیف بالا به رامشگری مشغولند. زیرا شاه با دشمنان شکست خورده خود به توافق رسیده اند.

 

ابزار های موسیقی سومری و رامشگران

 

 

 رامشگران در مجلس صلح

علاوه بر آداب ورسوم سومری ها در مورد مراسم صلح ، که قابل توجه است ، آنچه دراینجا بیشتر برای ما جذابیت دارد، تصاویر غرامت های جنگی است. تشابه ماهی ها، و خوشه های خرما و سایر غرائم با کالای مشابه آن در شمال خلیج فارس حتی اسم یکی از ماهی ها که در سومری suhur برابر" سُهر" بمعنی " سرخ"  و suhur-ma$-ku6 بمعنی " ماهی سُهر وش ؟" -( مرجع فرهنگ لغت سومری دانشگاه پنسیلوانیا زیر کلمه suhur .)در گویش - ب مانند کلمه " سیاوش" که معنی " ساه رنگ" را دارد. دراینجا هم "سُهر وش " ، با ماهی "سرخو" معنی " سرخ رنگ" را دارد..( بنظر میرسد ، این ماهی همان ماهی" سرخو حّرا " با نام انگلیسی mangrove red snapper یا ماهی " سرخو" معمولی است . مرجع ماهیان جنوب ایران. 1380  صفحات 184و189 نشرنقش مهر.تهران) مثلاً درگویش های شمال خلیج فارس " سُهر" بمعنی " سرخ" و "سُهرو" ، " سرخو" و در فارسی نوین " سُهراب" معنی " سرخ مانند" را دارد. واین ماهی به همین نام هنوز هم مشهور است.

 

ماهی سرخو یا سُهر سومری

 

 

 

در ردیف میانی و پائین تصویر پرده صلح انواع غرامات جنگی از قبیل کنیز وغلام گوسفند، گاو،اسب ، الاغ خرما،ماهی، موادغذائی، پارچه ، فرش وغیره است، که میتواند ، مبنای مستندی برای محققین مختلف باشد. این غنائم بوسیله اتباع سران شکست خورده به دربار شاه فاتح "اورنامو" آورده میشوند. متاسفانه کتیبه های این شاه فاتح این واقعه را ثبت نکرده اند. وما اطلاعات بیشتری از این جنگ وگروه شکست خورده در دست نداریم. ولی با توجه به لباس حمل کننده گان کالا و سایر نشانه ها می توان حدس زد ، که گروه مغلوب باید سومری باشند. اما آنچه مهم است، آن است، که این جعبه بخوبی آداب و رسوم مردم چند هزار سال پیش را برای جنگ وصلح با جزئیات زیادی برای ما به یادگار نهاده است. و دست آویزی برای پژوهش های بعدی قراهم کرده است.

 

بنظرمیرسد، در دو سوی دیگر جعبه تصویر زیر که مانند مانیتور وصفحه کلید یک کامپیوتر امروزی است، قراردارد.(اما چون درتصویر کلی جعبه این تصویر نشان داده نشده است، این سوال بی پاسخ مانده است، که آیا این تصویرروی جعبه وجود دارد، یا یک تصویر تخیّلی است ؟)

تصویر ابزارهای محاسباتی سومری ها

 

 

ابزار های محاسباتی سومری

چقدر شبیه مانیتور و کیبرد است

این ابزاراحتمالاً وسیله ای کامل تر از یک "چرتکه" را نشان میدهد، که از دو چرتکه افقی " صفحه کلید" برای محاسبات خرد، و چرتکه ایستاده ( مانیتور) برای محاسبات مجموعه ها ی چرتکه افقی کاربرد داشته است. در سومری برای هر نوبت محاسبه از کلمه a-ra2 که " نوبت ، یا مرتبه" ترجمه شده استفاده میشود . ولی درگویش های شمال خلیج فارس a-ra معنی " بیا  برو" را دارد، که بنظر می رسد ، منظور هر بار حرکت مهره های چرتکه برای محاسبه یک عدد باشد.

 

 تصویری   از غنائم جنگی

 

 

 

تصویر دیگری از غنائم جنگی

 

 

 

در اینجا برای هم وطنان و پارسی زبانان محقق جهان وسایر دوستداران زبان و تمدن ایران درکشور های دیگر بویژه مردم فرهیخته شمال خلیج فارس نظیر: خوزی ها ، لر ها ، بختیاری ها، .. و سایر مردم مانند: مشهدی ها، نیشابوری ها ، کاشمری ها، کرمانی ها، گیلک ها، مازندرانی ها ، آذری ها و دیگران که هنوز گویش باستانی خود را بیاد دارند. به دلیل اینکه، من اکنون حدود هفتاد سال سن دارم ، و شاید نتوانم ، یافته های خود را تماماً در باقی عمر عرضه کنم. از این رو، بعنوان یک نوآموز خاضعانه این پیام را دارم ، که ملیون ها کتیبه سومری از اجداد نخستین ما وجود دارند، که در انتظار خوانش درست این زبان توسط فرزندان کنونی آنها هستند.

 

با پژوهش بیشتر و دقیق زبان سومری و مقایسه آن با گویش یا زبان خود به تمدن و فرهنگ بالنده سرزمین خود خدمت کنید. و کار های عرضه شده در این وب سایت ها را حتی با بهبود و ارتقاء آنها به زبان کشور های میزبان خود ترجمه و به دنیا معرفی کنید و بدانید، که بیاری خدا میتوانید، با تلاش وکوشش بیشتر ، افتخار ثبت نخستین فرهنگ و تمدن باشکوه بشری اجداد خود را در جهان، بنام میهن خود در جهان پایا و استوار کنید. انشا الله. لطفاً مطالب را دنبال کنید.

 

. شاد باشید- فریدون عباسی

 


تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1098
نویسنده : فریدون عباسی
SCIENCE AND HISTORY
 


 

 


ابزار های نظامی سومریها و پوشش چوپانی عشایر ایران ( پرده جنگ)

 

 

 

ابزار های نظامی سومریها و پوشش چوپانی عشایر ایران

بخش نخست تجهیزات نظامی سومریان

 دراین مبحث که در دو بخش آورده خواهد شد، قصد داریم ، با توجه به یافته های باستان شناسی ، تصاویری از جنگ و صلح سومری را نشان دهیم ، و سپس با یافته های آن از طریق تصویری مشابهت های اسلحه وپوشش  رزمی پیاده نظام سومریها را با چوبدستی و لباس چوپان های عشایر ایران  بویژه عشایر شمال خلیج فارس برای روپوش نمدین چوپانی بنام "کردین "بختیاری و"کلاه نمدی دو گوش" قشقائی اقتباس شده از کلاه قدیمی شول ها نشان دهیم.

 

یکی از یافته های باستان شناسی درویرانه های یکی از آرامگاه های شاهان اور سوم مربوط 4500 سال پیش ، جعبه ای با پوشش سنگ کاری شده از اور-نامو سرسلسله اورسوم است، که تصاویر جنگ وصلح این شاه سومری شهر اور ، زادگاه حضرت ابراهیم (ع) را( به گفته برخی ادیان) به بهترین شیوه ممکن برای دنیای باستان ترسیم و نشان داده است، وشاید یکی ازکهنترین وسیله تصویری از جنگ وصلح دنیای باستان باشد، که نیروی نظامی  سومریان قدیمیترین تمدن جهان را به تصویر کشیده است.

 

  پرده جنگ سومریها

 

 جعبه جنگ وصلح سومریها

 

 این جعبه دو صفحه بزرگ پشت ورو دارد، که در یک سمت نمایش جنگ سومریان با پیاده نظام و سواره نظام و ارابه های جنگی شاه سومری و درنهایت پیروزی او را نشان میدهد، و در سوی دیگر مجلس جشن پیروزی، و صلح و آشتی کنان شاه سومری و تقدیم پیشکش ها و غرامت جنگ از سوی شکست خوردگان جنگ را نشان میدهد.

  کاشف برجسته آن Sir Leonard Woolley است. او بین سالهای 1920-1930 بیش از 1800   

  گور و صدها شیئی عتیقه از جمله این جعبه را کشف کرده است، او ابتدا تصور می کرد، که این جعبه چوبی میان تهی، یک سازموسیقی سومری است. انداره هر رویه بزرگ جعبه 21.59x49.53 سانتیمتر است. ورویه آن با سنگ لاجورد وسنگ مرمر سرخ ، نارنجی و الوان با سریشم چسبانده شده اند و تصویر سازی شده است. که این پوشش ، جعبه چوبین را برای هزاران سال از فرسودگی حفاظت کرده است. کاربرد اصلی جعبه ناشناس است، احتمالاً، بعنوان یادگار پیروزی شاه فاتح در اموال شخصی اودر گوراونگهداری شده است.

 

امروزه سایت باستانی اور، بنام تپه المقییر نامیده میشود . این سایت در جنوب رود فرات دراستان ذیقار عراق در ضلع جنوبی بیرون شهرناصریه و نزدیک سایت قدیمیترین شهر مقدس سومریان اریدو ، و هیلا که تصور میشود، محل یکی از عجایب هفتگانه جهان " باغ های معلق" است قرار دارد.

 

تاریخ شناخته شده اور به 6000 سال قبل از میلاد باز میگردد. این شهر یکی از دو شهر اولیه جهان است. که در آغاز هزاره سوم قبل از میلاد ،شهر نشینی درآنجا آغاز شده است. اور پایگاه قدرت اور- نامو بنیانگدار اور سوم بود. و شماری از معابد اور ساخته این شاه سومری است.

 

اورنامو سرسلسله اور سوم درحال حمل گل برای ساخت معبد

 

 

شهرت اور بعنوان زادگاه حضرت ابراهیم (ع) در کتب دینی پیروان دین یهودی و مسیحی پر آوازه است. وحتی برخی مقدسین سومری را به پیامبران یهودی نظیر حضرت یعقوب مرتبط میکنند، و نوح سومری را با حضرت نوح(ع) همسان میدادند.

 

همانگونه که شکل نشان میدهد درپانل جنگ سه ردیف متفاوت وجود دارد: د ر ردیف بالا شاه سومری آماده رفتن به جنگ است، و ارابه او و محافظانش و کسانی که به استقبال او برای بدرقه آمده اند ، به تصویر کشیده شده اند.

 

در ردیف میانی درسمت راست سربازان سبک اسلحه و در سمت چپ سربازان سنگین اسلحه یا بهتر است گفته شود ، سنگین پوشش مشاهده میشوند. ( ما در اینجا در باره پوشش سنگین همین سربازان بسیار جوان بحث خواهیم کرد.).

 

 

 

 پیاده نظام سنگین پوشش سومری

با کلاه نمدی دوگوش وکردین نمدی

 و چوبدستی اسلحه سازمانی خود.

 

همانطور که در تصویر دیده میشود، این نیروی نظامی سومری ، ظاهراً چوپان هائی بسیار جوان هستند. که درپوشش عادی خود مانند، شبان های کنونی لر ، شول، قشقائی وبختیاری وسایر عشایر ایران بدلیل ورزیدگی در جنگ با حیوانات درنده ، بوسیله سلاح چوبدستی ، و سپر دفاعی کلاه نمدی و کپنک، که بهترین وسیله برای دفع ضربات چوبدستی دشمن بود. احتمالاً بدون نیاز به هیچ آموزش نظامی در طلایه سپاه سومری قرار میگرفتند، و نقش ارزنده ای ، برای سرزمین خود با کمترین هزینه ایفا میکردند.

 

پوشش دفاعی سرباز سومری

 

 

پوشش دفاعی چوپان بختیاری در مقابل درندگان

 

 

کلاه نمدی بختیاری و کلاه نمدی دو گوش ممسنی و قشقائی

 

کردین بختیاری یا کپنک که چون سپری محافظ در برابر حیوانات درنده استفاده میشود، حتی پس از استفاده از تفنگ هم در جنگ ها بصورت سپر استفاده میشد، زیرا تیر برخی از تفنگها به سختی از آن عبور میکند.
کلاه دوگوش نمدی این کاربرد را داشته است، که تا حدودی از ضربات چوبدستی "گرز" به سر و گوش و پشت گردن که از نقاط حساس بدن است جلوگیری میکرد، و ضایعات کمتری در اثر ضربه ایجاد میکرد.

چوبدستی در دست سرباز سومری ، که یکی از سلاح های رایج دنیای باستان است، در زبان سومری  tukul یا tu-kul-ni پوبل بند 116.نامیده میشد. که معنی " به کول می نهی" رادارد. زیرا هم اکنون نیز چوپان هنگام حمل این چوبدستی اغلب آنرا به شانه می نهند.در ردیف پائین ارابه هائی با چرخ چوبی مشاهده میشوند، که با هجوم به صفوف دشمن علاوه بر آنکه جنگجویان سوار برآنها با انواع سلاح به دشمن حمله میکردند. دشمنان سالم و زخمی راهم زیر سم اسب ها و چرخ های سنگین ارابه خرد میکردند.( تلفظ نام ارابه در سومری gigir وgigir2 است. پوبل بند 93- ب -عقیده دارد، این کلمه یک ترکیب دوچندان سازی gir-gir است. بنظر بنده این اسم از صدای حرکت " غِرغِر" چرخ ارابه اقتباس شده است، وکلمات "غرغره" خیاطی و فعل "غر دادن" از همین ریشه هستند. زیرا تلفظ نام چرخ در زبان سومری gi-gilak "گیگلک "است، که از نام نوعی سوسک که فضله های حیوانی را بصورت کروی شکل میدهد، وبه لانه میبرد، گرفته شده است. در گویش - ش این سوسک همین نام را دارد، ومعنی " فضله غلطان، یا چرخان" را دارد.

ارابه های جنگاوران معروف و شاهان سومری پس از مرگ آنها با تمام سلاح های مرده بصورت کتل توسط پسر بزرگ متوفا یا اگر پسر نداشت، بوسیله داماد ارشد او در پیش مراسم تشیع مرده حرکت میکرد.

 

 با وجودیکه سومریان  در جنگها از انواع سلاح های زمان خود مانند،تیر وکمان،فلاخن، کیوار، شمشیر، خنجر،نیزه ، تور ، کمند، ارابه وغیره استفاده میکردند،  ولی در جنگ های سومر کهن بیشتر کشته شدگان با تبر و تیشه از بین رفته اند.
سومریها در جنگ برای تهییج سربازان و جنگجویان از آلات مختلف موسیقی به ویژه سرنا ، شاخ و دهل های بسیار بزرگ ، استفاده میکردند.

 

در بخش دوم در مورد پانل صلح سخن خواهیم گفت. شاد باشید.

 


تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 628
نویسنده : فریدون عباسی

مطالعه زبان سومری

 

چگونه سومری بخوانیم ، طبقه بندی خط ونگارش سومری

در اینجا دو متن مربوط به شیوه خواندن نوشته های سومری و طبقه بندی خط و نگارش را از کتاب "دستور زبان سومری "  پروفسور اتوو . ادزارد، سومرشناس معروف ترجمه و تقدیم دوستداران تمدن ایرانی مینمایم.

 

چگونه سومری بخوانیم

 

2/1 موضوعات عمومی

 

 

 

ممکن است، گفته شود، که ما سومری راازطریق عینک تیره اکدی می بینیم ، زیرا ارزش های ( آوائی) تقریبی تمام نشانه های مورد استفاده در هجا های سومری از مکان ها و دوره های مختلف با روش نگارش هجائی اکدی یا بصورت تهجی ( فتحه ، ضمه ، کسر) اضافی اصطلاحاً هجا های tu-ta-ti شناسائی شده اند. چون زبان اکدی درنشانگر فهرست لغات خود بیش از چهار مصّوت (واک) ابراز نکرده است، و مصّوت های کوتاه یا بلند آن [a,ā,e,ē,i,ī,u,ū] میباشند . ما نیز در مورد این مجموعه مصّوت که از طریق آن مجموعه مصّوت های زبان سومری هم شکل گرفته اند ، در مضیقه واقع شده ایم . ضمن اینکه، درباره کمیّت مصّوت ها ، برخی استدلال ها ی عرضه شده ممکن است، برای وجود یک تضاد بین مصّوتهای کوتاه وبلند[v:‾v] مفید باشند، ولی تا حد دسترسی یافتن به یک ساختار دقیق کیفیت مصّوت سومری معنی نمی شوند . حد اقل مجموعه مصّوت ها A,E/I,U هستند، مصّوتهای A وU بروشنی در هجا ها مشخص شده اند، درحالیکه برای E/I بسیاری اوقات ، برخی دو گانگی در هجا های اکدی موجود است.

 

توجه گردد : آرنو پوبل در (AS 9, 1939, 116 f. with fnn. 1and1(!), وجود مصّوت [o] را در اکدی پیشنهاد کرده است. این نظر ایشان بوسیله St. Lieberman در نوشته او " واک (مصّوت) /o/ در سومری"

 

تعمیم داده شد. (Fs. T. B.Jones [1977] 21-28, = AOAT 203) و Aa. Westenholz که مستندات مربوط به این مصّوت را در نوشته خود " مصّوت /o/ در اکدی" در (ZA 81 [1991] 10-19) توسعه داد.

 

بهرحال ، وجود ناتوانی ما، برای باز سازی [o] سومری از هجا یا هجای های گوناگون ، باعث شده است، ما آنرا با توجه به دستور زبان سومری موجود نا دیده بگیریم.

 

هجاهای گوناگون در کتیبه های همسو( همزمان یا در زمان) گاهی منابع گرانبهائی برای واج شناسی فراهم میکند، وبهمان اندازه نگارش " خطا" را نشان میدهد.

 

قطع نظرازفهرست های لغت معنی، یک منبع مهم برای صدا های سومری وام واژه های موجود در زبان اکدی هستند. و درمورد یک شمار محدود نشانه های اسمی :kar> kārum ( نه *karrum) بمعنی " بندر گاه، اسکله " اشاره به یک [ā] کشیده در kar برای مثال [kār] دارد. در حالیکه e2-gal > ukallum ( نه *ukālum) یک [a] کوتاه را نشان میدهد. مثلاً *[kal] ، نشانه اسمی HI,DÙG بصورت du-u2-gu [dugu] و نه *du-ug-gu *[duggu] است، که بما صدای کشیده [ū] را در هجا های سومری dùg,du10 برای مثال [dūg] میدهد. مطالب بیشتر دراین مورد را در جزئیات ذیل بند 3/1 ببینید.

 

درست بهمان صورت مصّوت ها، شناخت صامت های سومری وابسته به اسناد در اصل اکدی ، فهرست لغات هجائی و واژگان ، و عملکرد وام واژه ها ، مجدداً تا حدی، نام نشانه ها، ساختار فرضی موجودی صدای صامت های سومری را نشان میدهند . ولی بسیار مشکلتر ازمورد مصّوت ها است. مقایسه ēkallu (e2-gal) بمعنی " کاخ" ( ذکر شده دربالا) و unetukku(u3-ne-e-dug4) بمعنی " نامه" نشان میدهد ، که ، حد اقل در آوانویسی لاتین ، حروف بی صدای (K,T) در وام واژه های اکدی درروش تبدیل ما به کلمات سومری بصورت (G,D) بر مبنای زبان سومری نوشته میشوند. این اختلاف در آوانویسی ما ناشی از این حقیقت است، که کهنترین هجا های اکدی در حال حاضر بصورت پیش – Ea( اآناتوم) (MSL 14 [1979] 3-8), شناخته می شوند. که حروف صدا دار را بجای بی صدا نشان داده است. مثلاً du-u2 > KA (p.44:308) ،یا در کلمه ga-la > GAL (p.50:471) . میشود.

 

صدای ترکیبی در ارتباط بین سومری و اکدی ، صامت ها ( بعلاوه آنچه ما آنها را آوانویسی کرده ایم) ناشی از بسیاری گمانه زنی است ، چه راجع به دو جزئی ، یا یک مجموعه سه جزئی در سومری باشند. مثل تبدیل D وT به T1,T2, وغیره ، قسمت بی صدایا بایک حرف ساده یا تقسیم به دو قسمت یک حرف ساده و یک مجموعه حرف شروع میشود. این بحث با جزئیات بیشتر و با نمودار در ذیل در pp. 15f توضیح داده میشود.

 

 

 

2/2 خط و املاء سومری



 

2/2/1 طبقه بندی صورتهای خط میخی

 

 

 

صورت های قدیم نگارش خط میخی سومری از دوره های گودا و اور سوم است، که در پنج طبقه نشانه های خط میخی طبقه بندی شده اند. این تفاوت خطی مربوط به تلفظ خط نیست ، بلکه تنها بر مبنای ظاهر خط است.

 

الف- اندیشه نگارها کلمه نشانه ها ، بیان کننده حالت اسم یا فعل مبنائی هستند. مثلاً lu2 بمعنی " شخص" ، mu بمعنی" نام" ،" سال" ، dug3 بمعنی "خوب" ، " خوشگوار" ( برای نوشیدن آب)، -zu بمعنی " شما، تو" ( برای مفرد) ، ba بمعنی " نسبت دادن " است.

 

ب – مجموعه هجاها یا نشانه های هجائی تنها ، برای انتقال صوت ، بدون اشاره اولیه به معنی بکار میروند. مثلاً ba- ( پیشوند فعل ) ، mu- ( پیشوند فعل) ، -ke4 ( پسوند اسمی، نشانگر [k] واج انتهائی اضافه ملکی [ak] و[e] نشانگر حالت ارگتیو) ؛ gu-za بمعنی " صندلی" .

 

ج- نشانگر های آوا شناختی، بصورت یک زیر مجموعه بند ب مثلاً مجموعه نشانه های استفاده شده برای خواندن یک نشانه مفرد ( یا از یک گروه نشانه) ، مانند GIŠ.TUG2.PI= geštug2 ، نشانه های GIŠ وTUG2 ثمره تلفظ PI [geštug2] برای ذکر نام geštug2 است. این یک موضوع قرار دادی است، که ما در آوا نویسی GIŠ.TUG2.PI بصورت geštug2یاgiš-tug2geštug با دو نشانگر آوائی بالا نویس نشان میدهیم .

 

د – نشانه هائی برای شمارش یا نماد سنجشی واحد ترکیبی شمارش بکار میبریم. مثلاً ؛ min بمعنی "دو" ، banmin بمعنی " دو بَن " = 10*2 ، یا sila ( 1 sila معادل تقریبی یک لیتر) .

 

ه - شناسه ها: نشانه هائی وجود دارند ، که قبل یا بعد از کلمه یا اسم آورده میشوند، وبه ترتیب خاصی وابسته به آنها میشوند و مفهوم خاصی را در مجموعه بوجود می آورند. شناسه ها میتوانند، نشانگر باشند ، ولی تلفظ نمیشوند ( هرچند ممکن است در مواردی وجود آنها بصورت قرار دادی باشند.) ، و آنها درحرف نویسی ما نشان داده میشوند. مثلاً : AN.EN.LIL2=dEn-lil2 بمعنی " خدای انلیل" ؛ EN.LIL2.KI معادل En.LIL2† بمعنی " شهر نیپور یا Nibru† " ( مرکز اصلی پرستش انلیل). شناسه ها عبارتند از :

 

AN ( یا DIGIR یا DINGIR) در جلو نام خدایان و الهه ها بصورت اختصاری با بالا نویس d نشان دادهخ میشود.

 

شناسه KI ( شناسه " مکان، وزمین")، پس از نام مکان ها آورده میشود ؛ مثلاً: Unugki بمعنی " اروک" .

 

شناسه ID2 ( شناسه رود خانه ، کانال ) پس از نام رود خانه ها و کانال های اصلی آورده میشوند. مثلاً : id2Idigina بمعنی " رود دجله" ولی برای کانال ها بطور مثال: id2-eren2-na بمعنی " آبراهه دشمن" شناسه id2 با نام کانال تلفظ میشود. و قسمتی از نام است.

 

شناسه GEŠ ( برای درخت و چوب) قبل از نام اشیاء چوبی یا نام درخت ها بکار میرود. مثلاً :gešbanšur معادل کلمه اکدی paššūru بمعنی" میز" ، gešal = allu بمعنی " کج بیل" وام واژه های اکدی بروشنی نشان میدهند، که GEŠ نمی تواند، قسمتی از کلمه باشد. ولی در مقایسه کلمه geš-ur3 بمعنی " تیر" ( تیر چوبی) بصورت وام واژه اکدی بشکل gušūru نشان داده میشود، و geš قسمتی از کلمه است.

 

شناسه URUDU( erida, eridu, و urudu بمعنی " مس یا فلز مس" ) قبل نام فلز و اشیاء فلزی آورده میشود. بطور مثال در کلمه uruduza-ri2-in معادل اکدی (zainnu) ( آلیاژی از فلز مس) .

 

شناسه DUG ( ظرف، گلدان ) قبل از نام ظرف سفالین آورده میشوند. مثلاً : duga-da= gur5 = adagurru بمعنی " ظرف با پایه وسر باریک ؟".

 

شناسه KU6 ( بمعنی " ماهی ") بعد از نام ماهی ها آورده میشود. مثلاً : suhur-maš2ku6 = su‹urmāšu بمعنی " شاه ماهی قرمز" ( موجود افسانه ای) ، " نشانه دهم منطقه البروج – بزغاله" ( صورت فلکی).

 

شناسه MUŠEN بمعنی " پرنده" بعد از نام پرندگان آورده میشود. مثلاً : tumušen بمعنی " کبوتر" .

 

شناسه LU2 بمعنی " شخص، آدم" پیش از نام شغل برخی ( مرد ها) آورد میشود. مثلاً : lu2nu-kiri6 برابر اکدی nukaribbu بمعنی " باغبان" .

 

شناسه SAR بمعنی " سبزی ، گیاه" بعد از نام" باغ سبزی ( خوردنی)" آورده میشود. مثلاً: šum2 =šūmu بمعنی " سیر" .

 

شناسه U2 بمعنی " علف، سبزه و گیاه" قبل از نام گیاهان آورده میشود. مثلاً : u2bur2-da معادل اکدی urnû

 

بمعنی " نعناع (؟)"

 

شناسه GI بمعنی " نی" قبل از نام "نی ها " و اشیاء ساخته شده با" نی " آورده میشود. مثل:gipisan معادل اکدی pis/šannu بمعنی " جعبه ، سبد ، زنبیل ".

 

شناسه NA4 بمعنی " سنگ ، سنگی "قبل از نام سنگ ها و اشیاء ساخته شده از سنگ آورده میشود. مثلا در کلمات na4nunuz = erimmatu بمعنی " سنگ تخم مرغی ( خر مهره ، دانه تسبیحی)".

 

شناسه TUG2 بمعنی " پارچه بافتنی، پوشاک" قبل از نام لباس یا رخت آورده میشود. مثل:tug2NIG2.LAM2 = lam‹uššû بمعنی " شلوار یا دامن لباس بلند یا تا زیر زانو" .

 

شناسه KUŠ بمعنی " چرم ، پوست " قبل از نام اشیاء چرمی آورده میشود. مثل:kušlu-ub2 = luppu بمعنی " کیسه ( چرمی)، همیان " .

 

شناسه ŠE بمعنی " غله ، جو" و ZID2 بمعنی " آرد" گاهی بصورت شناسه برای برخی غلات یا آرد غلات استفاده میشوند.

 

درحقیقت کاربرد برخی شناسه ها تا حدی ثابت و کم وبیش قابل پیش بینی است. ( حد اقل از دوره بعد از اکدی) ، ولی این موضوع قابل تعمیم به همه شناسه ها نیست. گروه اول شناسه های قابل پیش بینی عبارتند از d , ki , giš, mušen, ku6 .

 

برای چکیده سخن پنج طبقه نشانه ، ما برای تاکید داریم ، که بازتفاوتشان تقریباً مخصوصاً برمبنای زمینه متن نوشته است. ba یا mu ممکن است ، متعلق به الف یا ب باشند، geš متعلق به الف، ج یا ه باشد، حتی اعداد نشانه های بند( د) از ابهام مستثنی نیستند، زیرا بطور مثال: EŠ(3 x U میتواند بمعنی " سی" باشد. ولی بند( د) همینطور هم میتواند، بصورت نمودار هجائی استفاده شود. بند ب ( اساساً در بابلی کهن ) در me-eš [meš] شناسه جمع است؛ و همینطور تذکر این نکته که i(= ia = 5x AŠ) یا برایaš3 ( = 6 x DIŠ) ضروری است.


 شاد باشید. 

 

 


تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 517
نویسنده : فریدون عباسی
 

 

آواشناسی سومری از پروفسور آرنو پوبل بخش مصّوت ها

 در این جا از بند های 9 تا25  کتاب " زمینه های دستور زبان سومری " نوشته پروفسور آرنوپوبل سومر شناس مشهور
 بخش مصّوت های آوا شناسی سومری (ترجمه از آلمانی) را تقدیم دوست داران فرهنگ و تمدن ایرانی می نمائیم.

 

III  آواشناسی سومری

 

1- مصّوت ها

 

 

9- الف. حروف صدا دار یا مصّوتهای شناخته شده از طریق کتیبه های یافت شده سومری مصوت های a,e,i,u میباشند، حروف صدادار مرکب در زبان سومری شناخته نشده اند،وبرای   این زبان بیگانه هستند.( باید توجه شود، باوجودیکه گاهی در اکدی کلماتی تظیر gairu و kugaede وغیره یافت می شوند، ولی این مصّوت ها هم مصّوتهای ساده هستند، ومصّوت مرکب تلقی نمی شوند، در نتیجه در زبان اکدی هم مصّوت مرکب وجود ندارد، یا بدست نیامده است..

 




10- ب. در سطوح دیگر احتمال وجود حروف صدا دار بسیار است، وبا این توضیح امکان کامل شدن حروف صدادار با یافته های جدید را نمی توان نادیده گرفت. در آموزشهای بابلیان ریشه مصّوت های مرده هم مانند :  umum و imin= ia-min بمعنی عدد "7"، ulul وalal بمعنی" کشتزار، چراگاه" ،  ، nagga وniggi بمعنی " فلز سرب"، dib ،dab وdub بمعنی " گرفتن، دستگیر کردن" ، en(ewen),umun(=uwun),ün, وú(n) بمعنی "آقا، سرور، عالی جناب، روحانی ارشد" ، ara(d),aru(d), وeri(d) بمعنی " برده ، خادم"، uru بمعنی " شهر" و eri      در Eri- جدید  را نمی توان نادیده گرفت. در آموزشهای بابلیان ریشه مصّوت های مرده هم مانند:umum وimin  (ia-min) بمعنی عدد "7"، ulul وalal  بمعنی" کشتزار، چراگاه" ، nagga وniggi بمعنی " فلز سرب"، dib ،dab وdub بمعنی " گرفتن، دستگیر کردن" ، en(ewen),umun(=uwun),ün, وú(n) بمعنی "آقا، سرور، عالی جناب، روحانی ارشد" ، ara(d),aru(d), وeri(d) بمعنی " برده ، خادم"، uru بمعنی " شهر" و eri      در Eri-dû(g)ki و Eri-da(g)ki نام شهر"اریدو" ، gi$ وmu($) بمعنی " مرد، انسان" وغیره آموزش داده میشد.   و Eri-da(g)ki نام شهر"اریدو" ، gi$ وmu($) بمعنی " مرد، انسان" وغیره آموزش داده میشد.
11-   ج. کاتبین بعدی  تمایل به دگرگونی وتکیه نکردن بر مصّوت های انتهای کلمه داشته اند. این تغییرات در کلیه عناصر دستوری هم مشاهده میشود. بطور مثال: روی مصّوت انتهائی –a از وجه امری فعل تاکید نمی شد. همینطور هم روی مصّوت آخر اسم فعل ها یا افعال اسمی تکیه نمی گردید، و به تلفظ نمی آمد. بطور کلی ، حروف صدا دارعناصرساختاری کلمه، بدون تکیه صدا بکار می رفت. این کاتبین گرایشی به حروف مصّوت کشیده a وخفیف e(i) یا u نشان نداده اند، ودر مواردی سکون مصّوتها را مانند: e$sadu بصورت e$sa-du(=ZAG-›A-du)  ، در مخروط Urukagina ،  , BC  3 12یا ستون  211 کتیبه é$‹a-zä-du‹a,2R 27 Nr.2   ،  و کتیبه ، 25a   5R 23 وe$sade ، بصورت e$sad-e (=ZAG-›A-e),  از استوانه B "گودا"، kú-e  بمعنی " بخور" بجای kú-a (مشتق ازku-e )، در کتیبه 4 R Nr. 25(—676ff); ؛ کلمه ginn-I (ginn-a)  بمعنی" رفته، سفرکرده" در (—719ff); ؛ sim-ud-a ( بجای sì-mu-da)  در ستون 614.25 استوانه B " گودا" و sim-ud-a  ( بجای sì-ma-da ) در همان استوانه "گودا" ستون129،724)  — ) بمعنی " محاصره کردن"  وغیره  نشان داده اند.
 

 

12- د.عناصرساختاری مصّوت های" افعال" و"ضمیرها" بطور قطع در برابر مصّوت های معادل نادیده گرفته شده اند، و در اصل کاربرد مصّوت های کهن بر مصّوت های جدید ترجیح داده شده اند. برای صورتهای ضمیری مانند:mendan-a (menden-a) بمعنی " بما" menzan-àm (menzan-àm) بمعنی " شما ، مال او" و برای صورتهای افعال با پیشوند mu قبل از میانوند –ni- این پیشوند اغلب تبدیل به mi ( ویا; — 568 ( mi-ni- میگردد. همینطور پیش از میانوند –(e)ra- به ma- ( یاma-ra; — 564 ) تغییر می یابد؛ حرف نفی nu بمعنی " نه" پیش از ba وbi تبدیل به li و la ، مانند نمونه هایli-bi و la-ba در—634 میشوند. جزء ĥe بمعنی " میل دارم" پیش از پیشوند ba-,m(u-,-)a- و(i-e-)ra- بهĥa- (مانند ĥa-ba-,ĥa-ma-,‹a-ra-; — 643 ( تبدیل میشود. نشانه ĥe قبل از mu- ، دردوره سومریها بشکلĥu – ( مانند646 — ( ‹u -mu ; نوشته می شد. درزمان سومریها ĥe برای متون نارساتر تبدیل به ĥa- ( نظیرĥa-mu- —645) می شد. قبل ازمیانوند-ni- نشانه –ti- بجای نشانه –da-( مانند:-ti-ni بجای –da-ni در—507 ) آورده میشود.

 

13- این نوگرائی سنتی با توجه به آنچه درزیر می آید، خود باعث انحطاط زبان سومری گردید: ابعاد عنصر-ra- اغلب درجمله درمکان بعد از -e- بمعنی " تو" قرار میگیرد، پس از آن e بمعنی " تو" آورده میشود. چگونهra براساس نادیده گرفتن قاعده دستوری تبدیل به ri میشود . این مثال را مقایسه کنید: ĥe-i-e-ra-pád) ĥe-(i-e-)ri-pá(d) ( بمعنی" میل دارد ترا دعوت کند".CT 16, 39 Rs.11,12 (— 508)، علاوه بر آن باز هم مشاهده میشود، بعد از ضمیر-e- بمعنی " تو" نشانه -da- تبدیل به -di- میشود. نمونه : ( -ĥuluĥ-e ba-e-di-ĥuluĥ-e(ba-e-da بمعنی " از تو ترسیدند". CT 15, 1514 (— 509) ؛ همینگونه -ta- پس از ume-(u-immi-) تبدیل به -te- بشکل ú-me-te-gur-gur=kuppirma میشود. CT 17, 29185 (— 510) . بدین گونه این نوگرائی سنتی و جایگزینی مصّوت ها ی قبلی در رابطه با e در مورد ساختار عناصر دستوری حروف اضافه پس آیندی نیز اعمال شده اند، ومصّوتهای u از حروف اضافه، پس از ریشه افعال دارای مصّوت u ، تغییر میکنند. نمونه های :al-gubb-u$ (al-gubb-e$) بمعنی " رسیدند ، آمدند"، ستون 221 کتیبه ASK 2 ؛ یا bí-b-gubb-u-a(bí-b-gubb-e-a) بمعنی " چه برقرارمیشود"، یا سطر43 همان کتیبه ، عبارت R-S-§-b.45 یاi-b-da-b-kurr-u-a بمعنی " چه عوض میشود." ، یا در سطر 21 از ستون 1 استوانه VA 5950 " Warad – sin " عبارت nig-nu-kurr-ud-a (nig-nu-kurr-ed-a) بمعنی " هیچ چیزش عوض نشد." یا درسطر20 از ستون 9 کتیبه استوانه B "گودا" Gudea عبارت tum-ud-a (tum-ed-a) بمعنی " سرنگون شدند"، یا درسطر18 ستون1کتیبهASK 1 درعبارت i-n-sim-u$ (i-n-sim-e$) بمعنی " او داده است"، یا در سطر 19 کتیبه بالا عبارت i-n-sim-u(i-n-sim-e) بمعنی " وجود دارد" یا در سطر 8 ستون 13 کتیبه BE III 1 Nr. عبارت sim-ud-a (sim-ed-a) بمعنی " پذیرفتند" وغیره بعنوان شاهد آورده شد. بر عکس تحت نفوذ سنت گرائی اگرریشه sim درمقابل نشانه اولیه sumوجود داشته باشد، صامت m را بجای w بکارمی بردند. همینطور بازهم احتمالا یک تغییردرمصّوت u در نزدیک یک e میانی ریشه فعل صورت گرفته است( بند16 دیده شود.) . نمونه: sud-u (sud-a) ،. بمعنی " دور، بعید"، " گسترده" از استوانه A 74,92 " گودا" ، یا عبارت sim-u-$ (sim-a-$) بمعنی " پذیرفتند" ، در سطر 4و11 ستون 2781 کتیبه ITT II ، یا باز هم عبارت badd-u همسان badd-a بمعنی " ترا دورکرد"، در سطر 25 ستون 5 کتیبه CT 16,12ff ، یا عبارت ba-n-badd-u$ ( ریشه badw هم نوشته شده است.) همسان عبارت ba-n-badd-ae$ بمعنی " اوخود دور شد" ،" هزیمت کردند". کتیبه CT 16, 42ff69 ، یا zid-u, بجای ، zi-du (zid-a) "بمعنی " احکام، ، فتاوی" ( صورت دیگر? zi-DU)، در 4 R 28 Nr. 1Rs.10 . ولی اگر در برخی کلمات( نظیر: عبارت gin-I (gin-a) ) بطور متناوب این دگرگونی وجایگزینی بین a وi رخ دهند، دراصل ممکن است، تاثیر مشابهی دررجعت به ریشه اولیه کلمه دارند، ولی باید بطور مشروط پذیرفته شوند.( بند 16 دیده شود.)

 

14- ه. دراکثر ریشه های لغات دو سیلابی مصّوت های یکسان استفاده میشوند، ودر هر دو سیلاب حرف صدا دار یکسانی وجود دارد.( برای شاهد راس بند89 بخش IV را مشاهده کنید.).

 

15- و. مصّوت های انتهائی کلمه می توانند، در تلفظ ، بصورت های خفیف یا غیر ملفوظ ظاهر گردند. چنین حلتی برای حروف صدا دار اضافه پسایندی نظیر –ra,-$u و -ta که در انتهای کلمه آورده میشوند، نیزصادق است. بعضاً بطورمرتب وگاهی تنها هنگامیکه این مصّوت همراه با -r یا (-r) ، -$ ، (-d) و (-t) آورده میشود ، صدای مصّوت پسایندی خفیف یا غیر ملفوظ است. ( بندهای: 356،360،363 )؛ همینطور هنگامیکه پیشوند کلمات فوق اسم یا ریشه افعال باشند، ه پسوند های -gimi (gimin) و -dim بشکل -gim و -dim تلفظ می شوند . ( بند 354) . بطور مثال برای مصّوت پسایندی و ریشه فعل e$sadu وe$sade ( بند 16 دیده شود)، را با فعلe$sad در کتیبه استوانه B "گودا" سطر 1ستون 15 مقایسه کنید. همینطور فعل tuku با تلفظ tuk بمعنی " برگرفتن، بر داشتن"، همینطورĥulu,ĥuli با تلفظ ĥul در سطر10 ستون2 کتیبه 2 R 27 Nr. 2 بمعنی "ویران کردن"، یا کلمه bánda با تلفظ bán(d) بمعنی " sila 10 ) در کتیبه NFT S 201 ، یا کلمه giri وmeri با تلفظ gir بمعنی " پا" یا " خنجر" ، همین طور kua باتلفظ ku6 بمعنی " ماهی" در فرهنگ لغات شیکاگو صفحه های 9و108 ، ویا در کتیبه(Sb255 ) کلمه i$i با تلفظ i$ درصفحه 79 فرهنگ لغات بالا بمعنی " کوه" ، همینطور تلفظ کلمه kirrud در (Sb 355) را با تلفظ همین کلمه بصورت kirruda در صفحه 98 فرهنگ لغات شیکاگو بمعنی " شکاف، تنگه وگذر گاه باریک" مقایسه کنید. باز هم ملاحظه میشود، تلفظ مخفف nita و nitaĥ معادل u$ برای کلمه nitaĥu یا u$=e-mi-du آورده شده است. ولی بدون تردید در حال حاضر لازم است ، جایگاه آنرا در گروه کلمات مبهم قرار دهیم. از طرفی تعداد مصّوت های مشابه در کلمات یک یا دو سیلابی ، و همراه با ریشه افعال مشخص نیستند( بند89 دیده شود.).

16- ز. صامتهای کوتاه وغیر ملفوظ گاهی در بین کلمات ساده یا مرکب در نوشتن حذف میشوند. مثال: gigri(gîr-gîri) بمعنی " محوکردن، فرو پاشیدن " ؛ didli(dil-dili) بصورت عناصرمرکب، درسطر39 ستون2 کتیبه Vok.Ass 523 ، یا nitlam با هجا نویسی ni-it-lam i-ntutk-ene (= in-tu-ut-ki-e-ne) ، وگونه دیگر ( با نگارش) in-túk-túk-e-ne بمعنی" آنها در آن بلرزه افتادند."، CT 17, 27f.17 ( دقت گردد علاوه برآن túku با حروف tu-ku معادل اکدی nâ[šu] بمعنی" خود برانگیختن"، لرزیدن" فرهنگ لغت دانشگاه Yale ( در سطر 10 ستون 144ff کتیبه RA XI S. )، یا بجای(nita-dam) nitalam بمعنی" زوجه"، یا gi$-$ukra(gi$-$u-kara)در سطر18 ستون 1 کتیبه( ZA IX S. 159)، بمعنی " نجار" ، یا gidru مانند mudra نزدیک به gi$daru وmuduru بمعنی " چوب دست، عصا"، " عصای رهبری" ؛ یا a$te(a$ita) بمعنی " خواهش، آرزو، خواستن" ، همینطور$emme$la($em(e)-sal(a)) معادل کلمه اکدی $ime$$alû در سطر162 ستون 1کتیبه NVB؛ یا Tidnu(Sb215) وTidanum ( درسطر13 ستون 2 کتیبه استوانه Bاز گودا) بمعنی " سرزمین مغرب" ، همین طور lù-gaba-$u-gar-nu-t(u)ku بصورت مفصل lu-ki-min(=ga-ba-$u-gar)-nu-ut-ku ؛ همچنین شاید با این پسوند-nu-tú-ku) بمعنی " غیر قابل مقاومت" درسطر4 ستون 3 کتیبه KBo 1 ؛ شاید kal(a)g-a بصورت kal-ga بمعنی " نیرومند" ، zal(a)g-a نوشته شده بشکل zāl-ga بمعنی " براق، درخشان" میباشند در حالیکه kala-ga وzala-gaچنین خوانده نشده اند. علاوه بر آن از مشتقات فعل قدیمیkal(a)-g.. در سطور 30و31 ستون48 کتیبه BE VI 2 Nr ؛ وkal-la-g… در سطور25و26 ستون 28 کتیبه BE VI 2 Nr ، وسطر22 ستون16 کتیبه UPUM VII 1 B ، سطور 8 و9 ستون 5 کتیبه 102 –Lugal-(a)ni بمعنی " آقای او، سرور او" ، و درسطر 11 ستون 2 کتیبه استوانه B از "گودا" ( بند214)، یا mu-pad-a-dEnlil-(a)k-e بمعنی " بخواست خدای انلیل" در سطر 11 ستون1کتیبهB وسطر6 ستون1 کتیبه A سنگ نوشته Eannatum ( بند351) . رامی توان نام برد.

 

17- ح. فقدان مصّوتهای آغازین در اسم (d)Ninni(k) Innanna(k) Nin-ann-a(k) بمعنی " ایشتار" و در (d)Mullil (= (d)mu-ul-lil) Umun-lil =(d)Enlil, (d)Ellil ( (d)Ewen-lil) بمعنی" انلیل" خود را نشان میدهد.

18- ط. مصّوت های خفیف یا کوتاه (u,i,a) در ریشه کلمات دو یا سه سیلابی ، در انتهای ریشه کلمه می توانند، بصورت کوتاه یا خفیف تلفظ شوند.( بند89) یا اصلاً تلفظ نشوند. اگر صامتی هم با آخرین مصّوت کلمه یک یا دو سیلابی همراه گردد، وکلمه را تمام کند ، چنین پدیده ای رخ می دهد.

19- ی. علاوه برآن ، مصّوتهای کوتاه یا خفیف احتمالاً در کنار بعضی صامت های انتهائی ریشه های دو سیلابی، در صورتیکه ریشه اصلی یک سیلابی باشد، بدون مصّوتهای ثانوی بعداز صامتهای دوتائی انتهائی، این مصّوتها برعکس عمل میکنند.( بند89).

20- ک. برخی مصّوتهای نظیر، عملکردی برعکس حالت فوق را بیان میکنند، واین هنگامی است که، جایگزین مصّوتهای مخفف دوتائی گردند، ولحن مناسب را به صدای نشانه اضافه کنند. بطور مثال: en (= ê ewen) و (=ûn) umun(=uwun)بمعنی " آقا، سرور"؛ یا sûn sumun بمعنی " کهن، پیر" ؛ یا dû =dumu بمعنی " بچه"؛ یا nîn=nimin(=ni-min) بمعنی" چهل" همینطورgîn( = gi-in) ، یا gî(n)=geme(n) (=gewen)(?) بمعنی" کنیز، خدمتگذار زن" ؛ و بصدای te هم در(n) te=teme معادل کلمه اکدی temennu توجه کنید.

21- ل. برخی مصّوت های ترکیبی مانندa+e بصورت â و مصّوتهای ترکیبی u+e بشکل û نشان داده شده اند. مثال: KA-nummamâa (=KA-nu-mà-mà-e-a) " تا شکایت نکرده باشد." درسطر18 ستون 64وسطر17 ستون 45 کتیبه BE VI 2 Nr ؛ یا KA-nummamâne-a ( = KA-nu- mà-mà-ene-a) بمعنی " تا شکایت نکرده باشید." در سطور23 ستون 32 کتیبه BE VI 2 Nr؛ یا inbâne (= i-n-ba-ene) بمعنی " او سهم دارد." در کتیبه ITT III 278121,22 ؛ یا mâdu(g) با هجا نویس ma-a-dū (mu-,-a-e-dug) بمعنی" توبامن همراهی می کنی." در سطر 13 ستون 2 کتیبه A استوانه " گودا"؛ یا unâdu(g) با هجانویسی ù-na-a-d¥ (= ù-i-na-e-dug) بمعنی" با او سخن بگو." در کتیبهITT II2602 ,34182 ، HGT 65 سطر10 ستون 1 ؛ از سوی دیگر عبارت مشابه آن sá-ba-e-dâ(g) بمعنی" به مقصود رسیدی." در سطر 4 (5)ستون 4 کتیبه HGT 150 ( مربوط به نیپور تقریبا دوره سلسله " ایسین" )، یا کلمه با هجا نویسی ù-um-ta-e-zi(g) (=ù-ì-b-ta-e-zig) بمعنی " به خارج رفتند." در سطر کتیبه CT 17, 9ff82 ؛ یا Ì-zu-(e)nden بمعنی " دانستیم" در سطر 41ستون5 کتیبه2R 16 ؛ یا عبارت muna(n)dū$ (mu-na-n-du-e$) بمعنی " به او علاقه دارید." درکتیبه قربان گاه B 22, A 22 از " ریم – سین "؛ مشابه آن عبارت : mu-e-zu بمعنی" تو میدانی ." در سطر 1 ستون 1 Rs. کتیبه 4 R 28 Nr. ، را میتوان نام برد.

22- م. تغییرات کاهنده مصّوت کوتاه شده ، بدون" تکیه صدا"ی i بلافاصله پیش ازa (مصّوت پس از آن)، بخوبی درترکیبات خود بصورتهای -ani بمعنی " مال او"، " مال شما" و -bi " مال آن" ، "مال این" و با -a ، بمعنی " در ، بر" وبا -ak بمعنی "از"( یکی از نشانه های اضافه ملکی و پسوندهای اضافه ملکی) پیدا میشوند. دقت گردد، علاوه برآن فشردگی و تخفیف صدا در مجموعه -‹i-a معادل -‹âبخوبی در عبارت -‹a-a ونگارش بهم پیوسته a+a ، بجای a+e نشانداده شده اند. مثال : در عبارت nam-lù-gâl-uru-n(i)-a(k) ( نوشته شده بصورت، -uru-na) بمعنی " مردم شهر شان" در سطر9ستون6در کتیبه مخروط " انتمنا" Entemena ؛ یا در عبارت زیر: uru-nam-enn-ak-an(i)-a " در حکومت شهرشان" در سطور35،36 ستون62 کتیبه LIH ؛ یاû(d)-b(i-)a ( نوشته شده بصورت، û-ba ) بمعنی " درآن روزها" درسطر16ستون 99 وستون 98 کتیبه LIH ؛ یا àba-bû(d)-‹i-a ( در لغت ab-ba-gû-ha-a ) بمعنی " گاو ها" در سطر 11ستون103 کتیبه RMANB (SAI 6656), ؛ یا û-sï-hi-a ( با لغت us-su?-‹a-a) بمعنی " گوسفندان" در سطر 11 سطر103 در کتیبه RMANB ، (SAI 7770) این مسئله مشاهده میشود.
23- ن. مصّوت های کوتاه حاصل شده ، همزمانی دقیقی باصامتهای پیش از خود در عبارت زیر دارند. درعبارت : ninnû ( بصورت ni-in-nu-ú ) در سطر35ستون3 کتیبه CT 11, 24ff ؛ یا nin-nu-ú در سطر15ستون4 کتیبه CT 12, 1ff ؛ یا ni-nu-ú درسطر5ستون 3 فرهنگ لغت آشوریAss 523) < nîn-n > nimin-u بمعنی " پنجاه" (10+40) . همین طور مثالهای : aldunnaŠ=aldûn-a-Š=al-du-en-a-$ بمعنی" هنگامیکه به آنجا برگشتی" در سطر 45 کتیبه 4 R 17 Vs ؛ یا imenna ( نوشته شده بصورت ì-me-en-na ) > ì-me-en-a بمعنی " من هستم" در سطر23 ستون 99 و98 کتیبه LIH وغیره نیز وجود دارند. ( تبصره زیر بند469 دیده شود). باز هم دقت گردد، که ترکیب پیشوند ترکیبی bia- (=b-i+-’-a+i-) با ba- و ترکیب پیشوند immia (= immi+’-a-) با imma- ؛ ساخته میشوند. بند 609 و 617 دیده شوند.


24- س. خطای لحن مصّوتهای کوتاه درعناصروساختارنگارش سومریها نیزگاهگاهی یافت می شوند، که بعضاً نتیجه خطای لحن صدا است. مثالها: dingir-âni ( نوشته شده بصورتdingir-ra-a-ni)>dingírrani بمعنی " خدای او" ( بند 215)؛ یاkúgide kugirde (kù-gi-e-de) = بمعنی " جاروکردن، خانه تکانی" ( بند 726) ؛ یاi-n-pad-irme$ ( نوشته شده بصورت . in-pá-de-e-me-eš) = inpádêmeš= i-n-pad-eš بمعنی " شما سوگند خورده اید." ( بند 458) .

25-   ق. به تجربه ثابت شده است،  مصّوتهای مرکب که با نشانه گذاری مشخص میگردند، در دوره های کهن سومری بعضاً بصورت تفکیکی به کار می رفته اند.  مثال: in-pá-de-e-me-eš  و  in-pá-da-e-me-eš بمعنی" شما سوگند خورده اید." ( بند458) ؛ یا ba-an-bad-da-ešبمعنی " تااو خود دور شوند"( بند459)؛ یا enna ba-(n)ra-n-ta-zig-aenn-a-šš بمعنی " تا تو خود رااز او دور داشتی"(464) ؛  یا kúg-aed-e ( نزدیک به kug-ēd-e ) ( بند 727) وغیره شاهد مدعا هستند.

توضیحات: $ بجای "ش" و h که در سومری تلفظ نمی شود بجای " خ" استفاده شده است.

شاد باشید.


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 94
بازدید ماه : 410
بازدید کل : 48049
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 124
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com