بنام خدای خالق یکتا
چندسالی بود بدلیل کهولت سن و بیماری و سفر تحقیقاتی در مازندران در مورد آرزو هایم که بیشتر در باره کنکاش زبانهای باستانی ایرانی و زبانها و گویشهای کنونی ایرانی بود و هست ، فرصت کافی برای نوشتن کاری برای وبلاگ تاریخ عشایر بهداروند و بختیاری نداشتم . در این مدت بیشتر مطالعه میکردم . واز مهمان نوازی مردم بزرگوار مازندرانی بهره میبردم. و سخن می آموختم . چه مهربان وبا محبت و مهمان دوست بودند. بویژه استاد ارجمند و فرهیخته جناب آقای محمد علی مشتاقیان، خدایشان پاسدارنیکبختی و شادکامی آنان باشد.
برای سال جاری قصد داشتم به روال گذشته کاری طنز گونه به مناسبت نوروز تقدیم دوستان کنم . ولی دست نا سازگار طبیعت از شمال تا جنوب ایران مصیبت سیل ویران ی را به بسیاری از هم میهنان ما تحمیل کرد. هرچند نعمت زنده کردن تالاب ها ، دریاچه ها ، کویر ها ورفع ریز گرد ها را هم بی منت بما ارزانی داشت. که گفته اند خدا گر زحکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری.
سالها پیش کتابی از دیوان اشعار مرحوم حجت الاسلا م مرحوم آقای ملا محمد تقی ناهیدی متولد سال 1260 و متوفی سال 1332شمسی در دزفول یا بقول ما دزپیل از ناشر ایشان کتابخانه سید عالمشاه ، می خواندم و چند شعر ایشان که مربوط به احتمالاً طوفان و سیل شدید سال 1322شمسی بود . یعنی حدود 70 سال پیش نظیرسیل کنونی بمدت چهل ساعت بارندگی سیل آسا هم در آن زمان رخداده بود ، که مانند سیل جاری سال 1398 در ایران و هر دو در ایام نوروز بوده اند،که این روحانی ادیب و هنرمند در اشعارش آن سیل را هولنا کتر از طوفان نوح نبی (ع) مینامد. من در آن زمان 12 ساله بودم . واکنون 78 ساله ام.
این موضوع نظرم را جلب کرد. تا علاوه بر این که تکرار تاریخی یک رویداد طبیعی را بیاد برنامه ریزان محبط زیست (فرزند کوچکم دکتر مهندس بهمن عباسی متخصص اکتشاف و استخراج هوشمند همسو با حفط محیط زیست معادن از نخبگان فوق لیسانس دانشگاه تهران و فعلاً در خارج کشور). ، یاد آوری کنم . تا آنان به اندیشه راه گشائی و یافتن چاره کار آمد درآینده و حفظ محیط زیست هم توجه نمایند. انشا الله.
چند شعر از یکی از ابیات ایشان را که به زبان بیش از ده هزار ساله سومری و معروف به زبان "خوزی" است تقدیم دوست داران زبان پارسی نمایم بنظر ما زبان دزفولی کنونی همان زبان مذهبی اقوام اولیه سومری است. و زبان خوزی شوشتری هم زبان دبیری و اداری سومری بوده است. زبان بختیاری و لری وسایر اقوام ایرانی نیز زبان نظامی و جنگ آوران و شاهان سومری بوده است.
بارون چل ساعته
Barone chel saate
باران چهل ساعته
مری کم کم خداوندا تو امسال
Mari kam kam khodawadato amsal
مثل اینکه کم کم خداوندا شما امسال
مخی یهوکنی جونمونه پامال
Makhi yahoo koki jonmo-na pamal
میخواهی یکباره جان ما-را پامال کنی
ا او بارون تموم حوشا –نه ریمال
a o baron tamom hosha-na rimal
از آب باران تمام خانه ها – فرو ریخت ؟
فنا بیسیم تموم ای اور بالدار
fana bisim aei ore balder
فنا شدیم از این ابر بالدار
سه چار پل پو بریده رفت سوخارون
se char pal po borida raft sukharun
عده ای زن عزادار به قبرستان رفتند؟
تودمبرکوردی خوزستون ابارون
To dabar kurdi khozeson a baron
تو خوزستان را از باران ویرا ن کردی
چه بارونی بتر ا برف و بورون
Che baroni batar a barf o boron
چه بارانی بد تر از برف وکولاک
فنا کوردی گنم کارون کارون
Fana kurdi ganol karon karun
گندم کاران (اطراف رود ) کاران را تو نابود کردی
ا اواز هوره بیسه تا به بنوار
A awaz horra bias ta be bonwar
از اهواز تا ده بنه وار (بختیاری)گل شده است.
اگر نوح تو ای طوفنته بدید
Agar nohe to iy tofon-ta bedid
اگر نوح (ع) شما این طوفان – ترا میدید
ا بارون-کی خودش بیشتر بلرزید
Abaron-key khodesh bishtar belarzid
از بارش مانند خودش بیشتر می لرزید.
واژگان بسیاری از کلمات سومری مثلاً "اور بمعنی ابر وجود دارد ، که در کلمه اور –زو سومری بمعنی آرزو و در اصل با معنی " ابر روشن " بدون باران که دعای تضرع مردم بدرگاه خدا و نشانه اتمام طوفان و پذیرش دعای مردم بود.
متاسفانه بدلیل کمبود وقت وامکانات ادامه اشعار این هنرمند روحانی که با اشعار خود در هفتاد سال گذشته گنجیه زیادی از واژه گان معادل سومری را از خود بیاد گار گذاشته اند .، مانند سایر سراینده گان خوزی و سایر اقوام ایرانی مانند لر ، بختیاری ، کرد ،تاتی ، تالش، گیل و مازنی خراسانی و سایر گویشوران همسو با زبان پارسی هنوز هم مورد بی مهری مدعیان سومر شناسی شرق و غرب میباشند. و به نا درستی خود در ترجمه کتیبه های سومری ادامه می دهند و از صنعت و تجارت کارها وتولیدات نادرست خود دست بر نمی دارند. وارزش تاریخ برتر ایرانیان را نادیده میگیرند. و حرفی هم برای گفتن و نقد ندارند.
شاد باشید و روان درگذشتگان در بهشت جاوان باد